کلمه جو
صفحه اصلی

ابن شاهویه

فرهنگ فارسی

فقیه شافعی از مردم فارس

لغت نامه دهخدا

ابن شاهویه. [ اِ ن ُ ی َ ] ( اِخ ) ابوبکر محمدبن احمدبن علی. فقیه شافعی از مردم فارس. سفری بنشابور رفته و مدتی در آنجا اقامت گزیده و سپس ببخارا شده و باز بفارس رجعت کرده و بدانجا متصدی منصب قضا گردیده است. او را در فقه شافعی اقوالی مخالف دیگر فقهای آن مذهب است. وفات او بنشابور به سال 362 هَ.ق.

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] اِبْن شاهویه، ابوبکر محمد بن احمد بن علی بن شاهویه (د ۳۶۲ق/۹۷۳م)، ریاضی دان و فقیه شافعی ایرانی می باشد.
شاهویه یک نام ایرانی و مرکب از واژه « شاه » و پسوند «ویه»، همچون سیبویه و امثال آن است. ابن شاهویه از ابوخلیفه جمحی و یحیی ابن زکریا ساجی استماع حدیث کرد و حاکم ابوعبدالله ( خلیفه نیشابوری) از او روایت کرده است. وی علاوه بر آگاهی از دقایق مذهب شافعی در زمان خود در محاسبات نجومی ، ترسیم اشکال کتاب اقلیدس و علم حساب نیز یگانه بود در مورد مذهب شافعی، آراء مخصوص به خود داشت. ابن شاهویه مدتی در نیشابور اقامت داشت. پس به بخارا رفت و در مدرسه ابوحفص فقیه به تدریس پرداخت، سپس به نیشابور بازگشت و از آنجا به فارس رفت و در آنجا به قضا پرداخت.
وفات ابن شاهویه
اما سرانجام در نیشابور ساکن شد و همانجا درگذشت. بعضی منابع وفات او را سال ۳۶۱ق/۹۷۲م دانسته اند
مقام اجتماعی و علمی وی
از اطلاعات مختصری که درباره وی در دست است، بر می آید که دارای مقام اجتماعی و علمی برجسته ای بوده است. صیمری می نویسد که چون عضدالدوله او را با گروهی از فقیهان به بخارا به رسالت فرستاد، شهرهای خراسان را به احترام او آذین بستند.همو از قول اسماعیل زاهد می نوسید که ابوبکر بن فضل بخاری جزوه ای که در آن مشکلات کتب را جمع کرده بود نزد ابن شاهویه آورد و او در حال پاسخ آنها را املاء کرد. ابن فضل بوسه بر سر او نهاد و گفت: نمی پنداشتم مانند تو بر روی زمین باشد.صیمری و گروهی دیگر به دلیل انتساب ابن شاهویه به طبقه ابوعبدالله حسین متکلم و نیز تدریس او در مدرسه ابوحفص، او را حنفی شمرده اند اما سبکی این سخن را توهم دانسته است


کلمات دیگر: