کلمه جو
صفحه اصلی

قذم

فرهنگ فارسی

نیک تیز رو یا سخت توانا

لغت نامه دهخدا

قذم. [ ق ُ ذُ ] ( ع ص ، اِ ) چاههای پست فرورفته. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). الابارالخسف. ( اقرب الموارد ).

قذم. [ ق ُ ذَ ] ( ع ص ) مهتر بسیار بخشنده. ( اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). || به یک بار مال جید دهنده. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ).

قذم. [ ق َ ] ( ع مص ) به یک بار مال نیکو دادن کسی را. ( از منتهی الارب ).

قذم. [ ق ِ ذَم م ] ( ع ص ) نیک تیزرو. || سخت توانا. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). || مهتربسیاردهش. بسیار بخشنده. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ).

قذم . [ ق َ ] (ع مص ) به یک بار مال نیکو دادن کسی را. (از منتهی الارب ).


قذم . [ ق ِ ذَم م ] (ع ص ) نیک تیزرو. || سخت توانا. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || مهتربسیاردهش . بسیار بخشنده . (منتهی الارب ) (آنندراج ).


قذم . [ ق ُ ذَ ] (ع ص ) مهتر بسیار بخشنده . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (آنندراج ). || به یک بار مال جید دهنده . (منتهی الارب ) (آنندراج ).


قذم . [ ق ُ ذُ ] (ع ص ، اِ) چاههای پست فرورفته . (منتهی الارب ) (آنندراج ). الابارالخسف . (اقرب الموارد).



کلمات دیگر: