پادشاهی سلطنت .
کشور خدایی
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
کشورخدایی. [ ک ِش ْ وَ خ ُ ] ( حامص مرکب ) سلطنت. حکومت. کشورداری. پادشاهی :
سریرش باد در کشورگشایی
وثیقت نامه کشورخدایی.
جهان در جهان پادشایی کنی.
سریرش باد در کشورگشایی
وثیقت نامه کشورخدایی.
نظامی.
بر آفاق کشورخدایی کنی جهان در جهان پادشایی کنی.
نظامی.
کلمات دیگر: