کیسه زنان که در آن آیینه گذارند
مثبنه
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
( مثبنة ) مثبنة. [ م َ ب َ ن َ ] ( ع اِ ) کیسه زنان که در آن آیینه و دیگر ادوات گذارند. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد )( از محیطالمحیط ). ج ، مَثابِن. ( از اقرب الموارد ).
مثبنة. [ م َ ب َ ن َ ] (ع اِ) کیسه ٔ زنان که در آن آیینه و دیگر ادوات گذارند. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد)(از محیطالمحیط). ج ، مَثابِن . (از اقرب الموارد).
کلمات دیگر: