کلمه جو
صفحه اصلی

نسائی

فرهنگ فارسی

احمد ابن علی بن شعیب ( و. ۲۲۵ ه.ق . - ف. ۳٠۳ ه.ق . ) معروف به شیخ الاسلام و مکنی بابی عبدالرحمن در نسا متولد شد و به مصر رفت و در آنجا به تحصیل پرداخت و از ائمه فقه و حدیث زمان خود شد. اوراست : خصائص امیرالمونین السنن .
( صفت ) سیاتیک .یانسائی بزرگ .سیاتیک . یانسائی کوچک .سیاتیک کوچک .
شاعره ای است از اهالی نسای خراسان مولف مر آه الخیال نام او را سید بیگم نوشته آرد از اولاد سادات خراسانی است و تولدش در محروس. نسارود واقع شده از این جهت نسائی تخلص می کرد و شعرای عصر بر بلندی فکرش اقرار داشتند در تذکر. صبح گلشن و قاموس الاعلام تنها تخلص او نوشته شده است و نامش مذکور نیست . و در فرهنگ سخنوران نام او فخر النسائ آمده است . از زندگی او و زمان او اطلاعی در دست نیست .

منسوب به نسا از بلاد خراسان .

لغت نامه دهخدا

نسائی. [ ن ِ ] ( ص نسبی ) منسوب است به نسا. رجوع به نسا شود.

نسائی. [ ن ِ ] ( اِخ ) احمدبن علی بن شعیب ، معروف به شیخ الاسلام و مکنی به ابوعبدالرحمن.در نسای خراسان به سال 225 هَ. ق. تولد یافت و به مصر رفت و در آنجا مسکن گزید و از ائمه فقه و حدیث زمان خویشتن شد. در سفری به دمشق از او در مورد حضرت علی و معاویه سؤال کردند و وی علی را از معاویه برتر دانست ، متعصبان از مسجد بیرونش افکندند و او را به رملة بردند. باری دیگر نیز به همین علت مضروبش کردند. سرانجام به تقاضای خویش به مکه رفت و در همانجا درگذشت به سال 303 هَ. ق. او راست : خصائص امیرالمؤمنین علی و سنن النسائی یا المجتبی در حدیث و الضعفاء و المتروکین. ( از معجم المطبوعات ستون 1851 ). و رجوع به الاعلام زرکلی ذیل احمدبن شعیب و ابن خلکان ج 1 ص 25 و طبقات سبکی ج 2 ص 83 و روضات الجنات ج 1 ص 58 شود.

نسائی. [ ن ِ ] ( اِخ ) اسماعیل بن یسار، معروف به نسائی. از شعرای قرن دوم و از موالی بنی تمیم بن مرة. اصلاً از مردم فارس است. شعوبی بود و در ایران دوستی و ترجیح نهادن عجم بر عرب تعصبی به غایت داشت. از بنی تمیم برید و به آل زبیر پیوست و چون عبدالملک بن مروان به خلافت رسید با عروةبن زبیر نزد وی رفت و مدح او و پسران و جانشینان او کرد. عمری دراز کرد و آخر عهد بنی امیه را درک کرد. ( از اعلام زرکلی ذیل اسماعیل بن یسار ). و رجوع به الاغانی ج 4 ص 118 شود.

نسائی. [ ن ِ ]( اِخ ) شاعره ای است از اهالی نسای خراسان. مؤلف مرآةالخیال نام او را سیدبیگم نوشته آرد: از اولاد سادات خراسانی است و تولدش در محروسه نسارود واقع شده ازاین جهت نسائی تخلص می کرد و شعرای عصر بر بلندی فکرش اقرار داشتند. در تذکره صبح گلشن و قاموس الاعلام تنها تخلص او نوشته شده است و نامش مذکور نیست. و در فرهنگ سخنوران نام او فخرالنساء آمده است. از زندگی او و زمان او اطلاعی در دست نیست. این بیت او راست :
عاشقی با قامت ابروکمندی کرده ایم
با همه پستی تمنای بلندی کرده ایم.
مه جمال تو و آفتاب هر دو یکی است
خط عذار تو و مشک ناب هر دو یکی است.
( از قاموس الاعلام ج 6 ).
رجوع به تذکره صبح گلشن ص 516 ومرآةالخیال ص 338 و قاموس الاعلام ج 6 و فرهنگ سخنوران ص 600 شود.

نسائی . [ ن ِ ] (اِخ ) احمدبن علی بن شعیب ، معروف به شیخ الاسلام و مکنی به ابوعبدالرحمن .در نسای خراسان به سال 225 هَ . ق . تولد یافت و به مصر رفت و در آنجا مسکن گزید و از ائمه ٔ فقه و حدیث زمان خویشتن شد. در سفری به دمشق از او در مورد حضرت علی و معاویه سؤال کردند و وی علی را از معاویه برتر دانست ، متعصبان از مسجد بیرونش افکندند و او را به رملة بردند. باری دیگر نیز به همین علت مضروبش کردند. سرانجام به تقاضای خویش به مکه رفت و در همانجا درگذشت به سال 303 هَ . ق . او راست : خصائص امیرالمؤمنین علی و سنن النسائی یا المجتبی در حدیث و الضعفاء و المتروکین . (از معجم المطبوعات ستون 1851). و رجوع به الاعلام زرکلی ذیل احمدبن شعیب و ابن خلکان ج 1 ص 25 و طبقات سبکی ج 2 ص 83 و روضات الجنات ج 1 ص 58 شود.


نسائی . [ ن ِ ] (اِخ ) اسماعیل بن یسار، معروف به نسائی . از شعرای قرن دوم و از موالی بنی تمیم بن مرة. اصلاً از مردم فارس است . شعوبی بود و در ایران دوستی و ترجیح نهادن عجم بر عرب تعصبی به غایت داشت . از بنی تمیم برید و به آل زبیر پیوست و چون عبدالملک بن مروان به خلافت رسید با عروةبن زبیر نزد وی رفت و مدح او و پسران و جانشینان او کرد. عمری دراز کرد و آخر عهد بنی امیه را درک کرد. (از اعلام زرکلی ذیل اسماعیل بن یسار). و رجوع به الاغانی ج 4 ص 118 شود.


نسائی . [ ن ِ ] (ص نسبی ) منسوب است به نسا. رجوع به نسا شود.


نسائی . [ ن ِ ](اِخ ) شاعره ای است از اهالی نسای خراسان . مؤلف مرآةالخیال نام او را سیدبیگم نوشته آرد: از اولاد سادات خراسانی است و تولدش در محروسه ٔ نسارود واقع شده ازاین جهت نسائی تخلص می کرد و شعرای عصر بر بلندی فکرش اقرار داشتند. در تذکره ٔ صبح گلشن و قاموس الاعلام تنها تخلص او نوشته شده است و نامش مذکور نیست . و در فرهنگ سخنوران نام او فخرالنساء آمده است . از زندگی او و زمان او اطلاعی در دست نیست . این بیت او راست :
عاشقی با قامت ابروکمندی کرده ایم
با همه پستی تمنای بلندی کرده ایم .
مه جمال تو و آفتاب هر دو یکی است
خط عذار تو و مشک ناب هر دو یکی است .

(از قاموس الاعلام ج 6).


رجوع به تذکره ٔ صبح گلشن ص 516 ومرآةالخیال ص 338 و قاموس الاعلام ج 6 و فرهنگ سخنوران ص 600 شود.

نسایی. [ ن ِ ] ( ص نسبی )نسائی. منسوب به نسا از بلاد خراسان. ( از سمعانی ).

دانشنامه عمومی

نسایی می تواند اشاره به یکی از جستارهای زیر باشد:
اسماعیل بن یسار نسایی شاعر شعوبی روزگار امویان
احمد بن شعیب نسائی نویسندهٔ کتاب سنن نسائی، یکی از صحاح سته


کلمات دیگر: