جمع نسطوری است . پیروان نسطور است
نساطره
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
( نساطرة ) نساطرة. [ ن َ طِ رَ] ( ع اِ ) ج ِ نسطوری. ( از اقرب الموارد ). پیروان نسطور. ( ناظم الاطباء ). رجوع به نسطوری و نسطوریة شود.
نساطرة. [ ن َ طِ رَ] (ع اِ) ج ِ نسطوری . (از اقرب الموارد). پیروان نسطور. (ناظم الاطباء). رجوع به نسطوری و نسطوریة شود.
کلمات دیگر: