کلمه جو
صفحه اصلی

گاهی خوشی گاهی غم

دانشنامه عمومی

گاهی خوشی گاهی غم(به هندی: कभी खुशी कभी ग़म(کبهی خوشی کبهی غم) نام یک فیلم درام هندی است که در سال۲۰۰۱ به کارگردانی و نویسندگی کاران جوهر و تهیه کنندگی پدرش یاش جوهر تولید شده زیر بنرDharma Productions است. بازیگران فیلم در نقش اصلی شاهرخ خان، کاجول، آمیتاب باچان، جایا باچان، هرتیک روشن و کارینا کاپور هستند. رانی موکرجی هم دریک نقش کمیو حضوردارد.این فیلم داستان یک خانواده ثروتمند است که هنگامیکه پسربزرگشان تصمیم به ازدواج با یک دختر ازطبقه اجتماعی پایین تر می گیرد، دچار مشکلاتی می شوند.
شاهرخ خان در نقش راهول ریچاند
کاجول در نقش آنجلی شرما
آمیتاب باچان در نقش یاشوردهن ریچاند
جایا باچان در نقش ناندینی ریچاند
هرتیک روشن در نقش روهان ریچاند
کارینا کاپور در نقش پوجا «پو» شرما
رانی موکرجی در نقش ننا کاپور
فریده جلال در نقش سعیده
تولید فیلم ازسال ۱۹۹۸ آغاز شد. حتی زود تر از اکران فیلم اول کاران جوهر، داره یه اتفاقایی میفته. فیلمدرابتدا قرار بود درطی جشن های دیوالی اکران شود اما در نهایت در۱۴ دسامبر ۲۰۰۱ در هند، بریتانیا وآمریکای شمالی اکران شد. درهنگام اکران فیلم نقدهای مختلفی از منتقدان دریافت کرد و واکنش های دوقطبی مانندی نسبت به سبک کارگردانی کاران جوهر یعنی «بزرگتر از زندگی» به دنبال داشت.
باوجود بودجه ۴۰ کروری فیلم، گاهی خوشی گاهی غم یک موفقیت بزرگ درهند و خارج هند بود و در کل ۱۱۷ کرور فروخت. (۱۹ میلیون دلار در آمریکا). این فیلم پرفروش ترین فیلم هندی خارج از هند تا آن زمان شد. جالب این است که این رکورد تا پیش از این متعلق به داره یه اتفاقایی میفته فیلم قبلی کاران جوهربود و پس از۵ سال در سال ۲۰۰۶ این رکورد توسط فیلم کبهی الوداع ناکهنا که فیلم بعدی کاران جوهر است، شکسته شد!گاهی خوشی گاهی غم جوایز زیادی ازجمله ۵ جایزه از فیلم فیر به دست آورد.
روهان ریچاند(هرتیک روشن)پسر یک تاجر پولدار به نام یاش وردهن ریچاند(آمیتاب باچان)وناندینی(جایا باچان)است. وی برادری داشته که ۱۰سال پیش خانه را به دلیل نامعلومی ترک کرده و دیگر برنگشته.روهان از مادربزرگ هایش می خواهد که حقیقت را بگویند و آن ها تعریف می کنند که برادر او، راهول(شاهرخ خان)سال ها پیش عاشق دختری به نام آنجلی شرما(کاجول)شده اما پدرش او را قبول نکرده و از خانواده طرد کرده است. راهول هم به همراه آنجلی و خواهر آنجلی، پوجا، به لندن رفته اند. سپس روهان به لندن می رودتا برادرش را که هم اکنون به همراه همسرش، پسرش و خواهر همسرش، پوجا، (کرینا کاپور)زندگی خوبی داردرا برگرداند. روهان به بهانهٔ گرفتن فوق لیسانس به لندن برای پیدا کردن راهول می رود و در دانشکده ای که پوجا درس می خواند درس می خواند. پوجا به لحظه دیدن روهان عاشق او می شود ولی بروز نمی دهد. روهان واقعیت را به پوجا می گوید و از او کمک می خواهد پوجا راهول را متقاعد می کند روهان پیش آنها بماند اما به راهول نمی گوید که روهان برادر اوست روهان خودش را یاش معرفی می کند و سعی می کند به طور غیر مستقیم راهول را متقاعد به برگشت کند. روز جشن دانشکده، پوجا از روهان دعوت می کند تا همراه او باشد ولی روهان به او کم محلی می کند و قلب پوجا می شکند و در جشن به دوستانش می گوید از روهان متنفر است و در همان لحظه روهان از بلندگو به همه می گوید که عاشق پوجا است. در جشن مدرسهٔ پسر راهول کریش راهول می فهمد که روهان برادر اوست. راهول متوجه می شود پوجا و روهان هم را دوست دارند و در یک شب آن دو را نامزد اعلام می کند. روهان که می خواهد پدرش را با راهول آشتی دهد نقشه ای می ریزد و پدر و مادرش را به لندن می کشاند و پدر روهان می فهمد که روهان به او دروغ گفته است و وقتی روهان به او می گوید که می خواهد با پوجا ازدواج کند پدرش بسیار عصبانی شده و روهان را از دیدار با پوجا منع می کند. مادر روهان با همسرش صحبت می کند و او نرم می شود و راهول را می بخشد و از روهان معذرت خواهی می کند و در روز بعد روهان با پوجا ازدواج می کند.


کلمات دیگر: