<div class="boxBd"><b>( مرصدة )</b> مرصدة. [ م ُ ص ِ دَ ] ( ع ص ) مؤنث مرصد، نعت فاعلی از ارصاد. رجوع به مرصِد و ارصاد شود: أرض مرصدة؛ زمین اندک گیاه یا زمین اندک باران رسیده ٔمترقب انبات نبات. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ).</div>

( مرصدة ) مرصدة. [ م ُ ص ِ دَ ] ( ع ص ) مؤنث مرصد، نعت فاعلی از ارصاد. رجوع به مرصِد و ارصاد شود: أرض مرصدة؛ زمین اندک گیاه یا زمین اندک باران رسیده ٔمترقب انبات نبات. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ).

لغت نامه دهخدا

فرهنگ فارسی

مَرصَدِه<br><br>مونث مرصاد<br>کمینگاه<br>

مَرصَدِه مونث مرصاد کمینگاه

پیشنهاد کاربران

<p><span class=""hl"">مرصدة.</span> [ م ُ ص ِ دَ ] (ع ص ) مؤنث مرصد، نعت فاعلی از ارصاد. رجوع به مرصِد و ارصاد شود: أرض مرصدة؛ زمین اندک گیاه یا زمین اندک باران رسیده ٔمترقب انبات نبات . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).<br></p>

مرصدة. [ م ُ ص ِ دَ ] (ع ص ) مؤنث مرصد، نعت فاعلی از ارصاد. رجوع به مرصِد و ارصاد شود: أرض مرصدة؛ زمین اندک گیاه یا زمین اندک باران رسیده ٔمترقب انبات نبات . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).

مرصده

فرهنگ فارسی

لغت نامه دهخدا

پیشنهاد کاربران