کلمه جو
صفحه اصلی

اواری

فارسی به انگلیسی

detrital

فرهنگ فارسی

( آواری ) ( صفت اسم ) سنگهایی که از خرد شدن سنگهای دیگری پدید آید
جمع آری

لغت نامه دهخدا

( آواری ) آواری. ( حامص ) آوارگی. || ( اِ ) خاکها و سنگهای توده از خرد شدن و فروریختن کوه.
اواری. [ اَ ی ی ] ( ع اِ ) ج ِ آری. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). رجوع به آری شود.

اواری . [ اَ ی ی ] (ع اِ) ج ِ آری . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). رجوع به آری شود.


دانشنامه عمومی

آواری (سرزمین میانی). آواری ها نام گروهی خیالی بر اساس داستانی از تالکین می باشد.
آن دسته از اِلفها که از قبول فراخوان والار برای سکنی گزیدن در والینور سرباز زدند و در میان بیشه های تاریک سرزمین میانه در سرزمین های اطراف کیویه نن سرگردان ماندند. گفته می شود عده ای از آواری بدست ملکور به فساد کشیده شده و به اجداد نخستین اورک ها تبدیل گشتند.

فرهنگستان زبان و ادب

آواری
{clastic} [زمین شناسی] 1. مربوط به سنگ یا رسوبی که بیشتر از قطعات شکستۀ سنگ یا کانی ها تشکیل و مسافتی را از منشأ خود دور شده باشد 2. بافت چنین سنگی * مصوب فرهنگستان اول

گویش مازنی

( او آری ) /oo aari/ اداری


کلمات دیگر: