کلمه جو
صفحه اصلی

مهمانخانه دار

فارسی به انگلیسی

hotel - keeper, innkeeper


hotel-keeper, inn-keeper, innkeeper

مترادف و متضاد

host (اسم)
سپاه، گروه، دسته، خواجه، ازدحام، خانه دار، مهمانخانه دار، میزبان، صاحبخانه، مهمان دار، انگل دار

goodman (اسم)
سالار، بزرگ خانواده، خرده مالک، مهمانخانه دار

innkeeper (اسم)
مهمانخانه دار، صاحب مسافرخانه

restaurateur (اسم)
مهمانخانه دار، صاحب رستوران

فرهنگ فارسی

دارنده و مالک مهمانخانه یا مدیر مهمانخانه .

لغت نامه دهخدا

مهمانخانه دار. [ م ِ ن َ / ن ِ ] ( نف مرکب ) دارنده و مالک مهمانخانه. || مدیر مهمانخانه.

فرهنگستان زبان و ادب

{hotelier} [گردشگری و جهانگردی] صاحب مهمان خانه/ هتل یا کسی که آن را اداره کند متـ . هتل دار


کلمات دیگر: