مترادف مهمان سرا : مسافرخانه، مهمانپذیر، مهمان خانه، مهمانکده، هتل
مهمان سرا
مترادف مهمان سرا : مسافرخانه، مهمانپذیر، مهمان خانه، مهمانکده، هتل
فارسی به انگلیسی
مترادف و متضاد
منزل، کاروانسرا، خان، مهمان سرا، منزلگاه بین راه
فرهنگ فارسی
نوعی واحد پذیرایی، عمدتاً در حومۀ شهر، که غذا و نوشیدنی عرضه میکند و ظرفیت محدودی نیز برای اقامت دارد
لغت نامه دهخدا
مهمان سرا. [ م ِ س َ ] ( اِ مرکب ) مهمانخانه. سرای خاص مهمانان. میهمان سرا. میهمان سرای. ثوی :
دیده ام خلوت سرای دوست در مهمان سراش
تن طفیل و شاهد دل میهمان آورده ام.
مسافر به مهمانسرا اندرش.
اهل مهمان سرای عالم را
لطف عام تو میزبان باشد.
دیده ام خلوت سرای دوست در مهمان سراش
تن طفیل و شاهد دل میهمان آورده ام.
خاقانی.
ز درویش خالی نبودی درش مسافر به مهمانسرا اندرش.
سعدی ( بوستان ).
|| فندق. هتل. مهمانخانه. فنتق. || رباط. جایی که پیوسته به فقیران و مسکینان طعام دادندی مانند مزارات و خانقاهها و لنگرها : اهل مهمان سرای عالم را
لطف عام تو میزبان باشد.
وحشی.
|| کنایه از دنیا و روزگار است. ( آنندراج ).فرهنگ عمید
۱. [مجاز] دنیا.
۲. [قدیمی] = مهمان خانه
۲. [قدیمی] = مهمان خانه
دانشنامه عمومی
مهمانسرا ساختمانی در خارج شهر یا در کنار جاده است که برای مسافران در حکم مکانی اقامتی یا جایی برای یافتن غذا و نوشیدنی است. مهمانسراها در اروپا، آسیا و آمریکای شمالی یافت می شوند.
مسافرخانه
راهسرا
تختخواب و صبحانه (مکان)
کاروان سرا
ریوکان (مسافرخانه)
مسافرخانه
راهسرا
تختخواب و صبحانه (مکان)
کاروان سرا
ریوکان (مسافرخانه)
wiki: مهمان سرا
فرهنگستان زبان و ادب
{inn} [گردشگری و جهانگردی] نوعی واحد پذیرایی، عمدتاً در حومۀ شهر، که غذا و نوشیدنی عرضه می کند و ظرفیت محدودی نیز برای اقامت دارد
پیشنهاد کاربران
مهمان خانه ، سرا و خانه ی مهمان
به عبارت دیگر ؛ جا و مکانی که از مهمان یا مهمان ها پذیرایی می کنند
به عبارت دیگر ؛ جا و مکانی که از مهمان یا مهمان ها پذیرایی می کنند
کلمات دیگر: