کلمه جو
صفحه اصلی

عمر مصری

فرهنگ فارسی

ابن احمد بن احمد

لغت نامه دهخدا

عمر مصری. [ ع ُ م َ رِ م ِ ] ( اِخ ) ابن ابراهیم بن محمد مصری حنفی. مشهور به ابن نَجَیم. و ملقب به سراج الدین. فقیه بود و در ششم ربیعالاول سال 1005 هَ.ق. درگذشت. اوراست : 1 - اجابة السائل باختصار انفع الوسائل. 2 - عقد الجوهر فی الکلام علی سورة الکوثر. 3 - النهر الفائق بشرح کنزالدقائق ، در فروع فقه حنفی. ( از معجم المؤلفین و الاعلام زرکلی ). رجوع به مآخذ ذیل شود: خلاصةالاثر ج 3 ص 206. هدیةالعارفین ج 1 ص 796. فهرست الخدیویة ج 3 ص 146. فهرس التیموریة ج 3 ص 301. فهرس الازهریة ج 2 ص 290. ایضاح المکنون ص 1151. الکشاف ص 81.

عمر مصری. [ ع ُ م َ رِ م ِ] ( اِخ ) ابن احمدبن احمد. رجوع به عمر نشائی شود.

عمر مصری . [ ع ُ م َ رِ م ِ ] (اِخ ) ابن ابراهیم بن محمد مصری حنفی . مشهور به ابن نَجَیم . و ملقب به سراج الدین . فقیه بود و در ششم ربیعالاول سال 1005 هَ .ق . درگذشت . اوراست : 1 - اجابة السائل باختصار انفع الوسائل . 2 - عقد الجوهر فی الکلام علی سورة الکوثر. 3 - النهر الفائق بشرح کنزالدقائق ، در فروع فقه حنفی . (از معجم المؤلفین و الاعلام زرکلی ). رجوع به مآخذ ذیل شود: خلاصةالاثر ج 3 ص 206. هدیةالعارفین ج 1 ص 796. فهرست الخدیویة ج 3 ص 146. فهرس التیموریة ج 3 ص 301. فهرس الازهریة ج 2 ص 290. ایضاح المکنون ص 1151. الکشاف ص 81.


عمر مصری . [ ع ُ م َ رِ م ِ] (اِخ ) ابن احمدبن احمد. رجوع به عمر نشائی شود.



کلمات دیگر: