کلمه جو
صفحه اصلی

شکار کنان

فرهنگ فارسی

در حالت صید کردن و شکاریدن

لغت نامه دهخدا

شکارکنان. [ ش ِ ک ُ ] ( نف مرکب ، ق مرکب ) در حالت صید کردن و شکاریدن. ( ناظم الاطباء ). و رجوع به شکار کردن شود.


کلمات دیگر: