۱ - ( صفت ) شوینده . ۲ - در حال شستن .
شویان
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
شویان. ( نف ، ق ) صفت بیان حالت از شستن. شوینده. در حال شستن :
ویشان ز بد گزاف گویان
خود را به سرشک دیده شویان.
ویشان ز بد گزاف گویان
خود را به سرشک دیده شویان.
نظامی.
|| ( اِمص ) عمل شستن : خاج شویان. ( یادداشت مؤلف ). || ( اِ ) شویندگان. ( یادداشت مؤلف ).کلمات دیگر: