کلمه جو
صفحه اصلی

شکر بیزه

فرهنگ فارسی

قسمی شیرینی و آن چنین بود که در درون قطعاتی کوچک از خمیر آرد گندم شکر و مغز بادام نیم کوفته انباشته و می پختند .

لغت نامه دهخدا

شکربیزه. [ ش َ ک َ زَ / زِ ] ( اِ مرکب ) شکربوره. ( ناظم الاطباء ). بر وزن و معنی شکربیزه است. ( برهان ) ( از فرهنگ جهانگیری ). رجوع به شکربوره شود.


کلمات دیگر: