کلمه جو
صفحه اصلی

تراس


مترادف تراس : ایوان، صفه، مهتابی، بام، پشت بام

برابر پارسی : ایوان، پادگانه، مهتابی

فارسی به انگلیسی

terrace


فارسی به عربی

شرفة

عربی به فارسی

کرسي رياست را اشغال کردن , رياست کردن بر , رياست جلسه را بعهده داشتن , اداره کردن هدايت کردن , سرپرستي کردن


مترادف و متضاد

terrace (اسم)
تراس، تختان، بهار خواب

ایوان، صفه، مهتابی


بام، پشت بام


۱. ایوان، صفه، مهتابی
۲. بام، پشت بام


فرهنگ فارسی

آهنگساز فرانسوی ( و .۱۸۶۷ - ف .۱۹۲۳ م . ) مصنف اپرتهای : کارهای هرلوکس سلطان ورژی و غیره.
بام، پشت بام، مهتابی، ایوان وسیع جلوطبقات
( اسم ) ۱- بام پشت بام . ۲- ایوان وسیع مهتابی .
قسمت شمالی یونان قدیم که امروز در قسمت جنوب بلغارستان قرار دارد و آن قسمت از تراس که اکنون در یونان واقع است ناحیه ایست که بلغارستان را از دریای مدیترانه جدا می سازد و ۳۳۶۷٠٠ تن سکنه دارد آقای فلسفی در تاریخ قدیم فوستل دوکولانژ آرد : تراس یا تراسا و یا تراکس یکی از نواحی یونان قدیم بود که امروز بلغارستان و روملی ( ? ) از آن تشکیل یافته است یونانیان قدیم زمانی تمام سرزمین اروپا را که در شمال یونان واقع بود تراس می گفتند .

بهار خواب


فرهنگ معین

(تُ ) [ ع . ] (اِ. ) ج . تُرُس . زمین سخت و محکم .
(تِ ) [ فر. ] (اِ. ) ۱ - بهارخواب . ۲ - ایوان وسیع ، مهتابی .

(تُ) [ ع . ] (اِ.) ج . تُرُس . زمین سخت و محکم .


(تِ) [ فر. ] (اِ.) 1 - بهارخواب . 2 - ایوان وسیع ، مهتابی .


لغت نامه دهخدا

تراس. [ ت ِ ] ( ع اِ ) ج ِ تُرْس. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( اقرب الموارد ) ( المنجد ). رجوع به تُرس شود.

تراس. [ ت َ راس س ] ( ع مص ) با یکدیگر راز گفتن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ) ( از المنجد ) ( از اقرب الموارد ).

تراس. [ ت َرْ را ] ( ع ص ) سپرساز. ( از منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( المنجد ) ( اقرب الموارد ). سپردوز. ( مهذب الاسماء ) || خداوند سپر. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء )( المنجد ) ( اقرب الموارد ). سپردار. ( مهذب الاسماء ).

تراس. [ تْرا / ت ِ ] ( اِخ ) قسمت شمالی یونان قدیم که امروز در قسمت جنوب بلغارستان قرار دارد، و آن قسمت از تراس که اکنون در یونان واقع است ناحیه ایست که بلغارستان را از دریای مدیترانه جدا می سازد و 336700 تن سکنه دارد. نصراﷲ فلسفی در تاریخ قدیم فوستل دو کولانژ آرد: تراس یا تراسا و یا تراکس یکی از نواحی یونان قدیم بود که امروز بلغارستان و روملی «؟» از آن تشکیل یافته است. یونانیان قدیم زمانی تمام سرزمین اروپا را که در شمال یونان واقع بود تراس می گفتند. رجوع به تراکیا شود.

تراس . [ ت َ راس س ] (ع مص ) با یکدیگر راز گفتن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (از المنجد) (از اقرب الموارد).


تراس . [ ت َرْ را ] (ع ص ) سپرساز. (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (المنجد) (اقرب الموارد). سپردوز. (مهذب الاسماء) || خداوند سپر. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء)(المنجد) (اقرب الموارد). سپردار. (مهذب الاسماء).


تراس . [ ت ِ ] (ع اِ) ج ِ تُرْس . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد) (المنجد). رجوع به تُرس شود.


تراس . [ تْرا / ت ِ ] (اِخ ) قسمت شمالی یونان قدیم که امروز در قسمت جنوب بلغارستان قرار دارد، و آن قسمت از تراس که اکنون در یونان واقع است ناحیه ایست که بلغارستان را از دریای مدیترانه جدا می سازد و 336700 تن سکنه دارد. نصراﷲ فلسفی در تاریخ قدیم فوستل دو کولانژ آرد: تراس یا تراسا و یا تراکس یکی از نواحی یونان قدیم بود که امروز بلغارستان و روملی «؟» از آن تشکیل یافته است . یونانیان قدیم زمانی تمام سرزمین اروپا را که در شمال یونان واقع بود تراس می گفتند. رجوع به تراکیا شود.


فرهنگ عمید

ایوان وسیع جلو طبقات فوقانی عمارت، مهتابی.

دانشنامه عمومی

تراس می تواند به یکی از موارد زیر اشاره داشته باشد:
تراکیه، قسمت شمالی یونان باستان که امروزه در جنوب بلغارستان، شمال شرق یونان و بخش اروپایی ترکیه قرار دارد.
تراس (اسپانیا)، دهستانی در استان کاستلین اسپانیا
تراس (پادگانه) عارضه زمین شناسی تخت و مسطحی است که توسط عواملی مانند رود، دریا، یخچال طبیعی و... ایجاد می شود.

فرهنگ فارسی ساره

ایوان


جدول کلمات

بالکن

پیشنهاد کاربران

تراس : فضایی به عرض حداکثر ۵/۱ متر در فضای بیرونی ساختمان ( اصطلاح بنایی و ساختمان سازی )

تراس: [ اصطلاح معماری و شهر سازی ] پیشامدگی در حد مجاز سقف همکف، همچنین کف در طبقات که بصورت کنسول نیز می باشد تراس محسوب می شود.

ایوان، صفه، مهتابی، بام، پشت بام، بالکن

تراس : فضایی باز است که از یک طرف به دیوار یا اتاق متصل بوده و سه طرف دیگر صرفا به حصار متصل است و همچنین مسقف نیست

تراس: [ اصطلاح در تداول عامه ]ایوان وسیع جلو طبقات فوقانی عمارت. ایوان وسیع
( ( "یعنی تابستان که رستوران توی تراس بود حالا نمی دانم توی سالن هم فیلم پخش می کنند یا نه
" "لابد فیلم پخش می کنند مشتری ها نفهمند چی می خورند . " ) )
( ( عادت می کنیم ، زویا پیرزاد ، چاپ 23 ، 1390 ، ص 127. ) )


کلمات دیگر: