account (فعل)
حساب کردن، شمردن، محاسبه نمودن، حساب پس دادن، دانستن، مسئول بودن، ذکر علت کردن، دلیل موجه اقامه کردن، تخمین زدن، نقل کردن
compute (فعل)
حساب کردن، تخمین زدن، محاسبه کردن
estimate (فعل)
تخمین زدن، سنجیدن، بر اورد کردن
appraise (فعل)
تخمین زدن، ارزیابی کردن، دید زدن، تقویم کردن
guesstimate (فعل)
تخمین زدن، حدس زدن
foreshow (فعل)
تخمین زدن، پیش بینی کردن، از پیش نشان دادن
guess (فعل)
تخمین زدن، فرض کردن، حدس زدن، خیال کردن