کلمه جو
صفحه اصلی

اربون

فرهنگ فارسی

ماخوذازارمون(فارسیبیعانه، پیش بها، پولی که پیش ازکارکردن به مزدوربدهند
گلابی و امرود

لغت نامه دهخدا

اربون . [ اُ ] (ع اِ) بیعانه . بیعانه ای که قبل از تسلیم متاع بفروشنده دهند. پیش مُزد. ربون . اُربان .


اربون . [ اُ ] (اِ) گلابی و امرود است و ارمون هم گویند. (شعوری ).


اربون. [ اُ ] ( ع اِ ) بیعانه. بیعانه ای که قبل از تسلیم متاع بفروشنده دهند. پیش مُزد. ربون. اُربان.

اربون. [ اُ ] ( اِ ) گلابی و امرود است و ارمون هم گویند. ( شعوری ).


کلمات دیگر: