کلمه جو
صفحه اصلی

بری ساختن

فرهنگ فارسی

ادای دین بیرون شدن از ضمانت .

لغت نامه دهخدا

بری ساختن.[ ب َ ت َ ] ( مص مرکب ) ادای دین. بیرون شدن از ضمانت.از گردن نهادن وام یا عهد و پیمان : چنگ درزده ام در بیعت او به وفای عهد و بری ساختن ذمه عقد. ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 315 ). و رجوع به بری شود.


کلمات دیگر: