کلمه جو
صفحه اصلی

عاشیق

دانشنامه عمومی

عاشیق، عاشق یا آشیق (به ترکی آذربایجانی: Aşıq, به ترکی استانبولی: Aşık, به ارمنی: Աշուղ, به گرجی: აშუღი, به انگلیسی: ashugh , به یونانی: ασίκης) عارف و نغمه سرای سیاری است که ساز می نوازد و آواز می خواند. قبل از جا افتادن لغت عاشیق این صنف با کلمه ترکی اوزان (ozan) شناخته می شد. عاشیق ها اغلب در بداهه خوانی مهارت دارند و شعر و آهنگ تصنیف های خودشان را هم گاهی خود می سازند. نظائر عاشق های آذربایجان در میان دیگر ترک زبانان، با نام های «عاشوق»، «عاشیق»، «بامسی»، «باکسی» بخشی و … مشهور بوده اند و برخی اقوام و ملل غیر ترک نیز عاشق را با همین مشخصات و گاه با همین نام و گاه با نام های دیگر دارند. بخشیها و بخشوهای جنوب ایران و دیگر مناطق و نواحی ایران از آن جمله اند در طول تاریخ اقوام ترک، فرمانروایان همواره در سفرهای جنگی اوزان ها را به همراه می بردند تا با بیان اشعار حماسی لشگریان را تشجیع کنند.
شاه اسماعیل، مؤسس سلسله صفوی، قهرمان یکی از مهم ترین داستان های عاشیقی است. شاه اسماعیل داستانی فرد عاشق پیشه ای است که ساز را جایگزین شمشیر کرده است. داستان عمدتاً بر پانزده سالگی شاه اسماعیل متمرکز می شود. در طی روایت، شاه اسماعیل عاشق یک دختر ایلاتی، به نام گلزار، می شود و هنگام جستجوی او دو معشوق دیگر به نام های گلپری و عرب زنگی را نیز به دست می آورد.
سنت عاشقی در فرهنگ ترکی آناتولی، آذربایجان و ایران در عقاید شمنی ترکان باستانی ریشه دارد. عاشق های قدیم با لغاتی مانند بخشی، دده (روحانی) و اوزان نامیده شده اند. انتقال شفاهی فرهنگ، ترویج ارزش ها و سنن فرهنگی از جمله وظایف این صنف بود. ٔبر اساس حماسه نامه دده قورقود ریشه عاشق ها حد اقل به قرن هفتم میلادی می رسد. کتاب دده قورقود شامل ۱۲ داستان راجع به دوران مهاجرت اوغوزها، قبیله ای صحرا گرد از ترکان، از آسیای میانه به ترکیه و آذربایجان است. موسیقی عاشیقی به تدریج در طی این مهاجرت بزرگ و چالش های منتجه با ساکنین اصلی مناطق تکامل یافت. یکی از مؤلفه های این تکامل پذیرش ارادی اسلام توسط ترک ها بود. دراویش ترک، در تلاش برای گسترش دین بین همزبانان کوچ نشین خود، زبان توده ها و موسیقی توده ای را مؤثر یافتند. بدین ترتیب، موسیقی عاشیقی پا به پای ادبیات عرفانی رشد کرده و صیقل یافت. آغاز این همزیستی به زمان خواجه احمد یساوی می رسد.
برجسته ترین حادثه در تاریخ موسیقی عاشقیٔ بر تخت نشستن شاه اسماعیل صفوی (۱۴۸۷–۱۵۲۴) بود. شاه اسماعیل پادشاهی شاعر بود که با تخلص ختایی یک دیوان مثنوی در وصف حضرت علی سروده بود. این پادشاه خود را یک عاشیق به حساب می آورد، و چنان به این هنر وابسته بود که در شعری همراه داشتن ساز را جز ارکان اربعه انسانیت شمرده است:
بنا بر نظر فوأد کپرولو در زمان شاه اسماعیل لغت عاشیق جایگزین اوزان شد. در واقع می توان گفت که در آذربایجان فرهنگ عاشیقی، در فرم کنونی، یادگار شاه اسماعیل صفوی است.

پیشنهاد کاربران

به نوازندگان ساز قوپوز در آذربایجان شرقی گفته میشودوعلاوه بر ساز زدن بایدخودشان بخوانند.


کلمات دیگر: