عارف لرستانی

عارف لرستانی (زادهٔ ۱ اسفند ۱۳۵۱، کرمانشاه – درگذشتهٔ ۲۶ فروردین ۱۳۹۶، تهران) بازیگر تئاتر و تلویزیون ایران بود. با مجموعهٔ جنگ ۷۷ به کارگردانی مهران مدیری پا به عرصهٔ بازیگری گذاشت و پس از آن در چندین مجموعهٔ دیگر ازجمله قهوه تلخ با او همکاری کرد. او روز شنبه ۲۶ فروردین ۱۳۹۶ بر اثر ایست قلبی درگذشت. Aref Lorestani 2.jpg
در حاشیه (۱۳۹۳)
کوچه مروارید (۱۳۹۳)
شوخی کردم (۱۳۹۲)
یه تیکه زمین (۱۳۹۱)
ویلای من (۱۳۹۱)
قهوه تلخ (۱۳۸۹)
مرد دوهزارچهره (۱۳۸۸)
خسته دلان(۱۳۸۸)
کوچه اقاقیا (۱۳۸۳)
یک خانه همسفر (۱۳۸۱)
نود شب (۱۳۷۹)
به همین سادگی (۱۳۷۹)
ببخشید شما (۱۳۷۸)
پلاک ۱۴ (۱۳۷۸)
جنگ ۷۷ (۱۳۷۷)
جنگ ۷۷ (۱۳۷۶)
عارف لرستانی در بامداد روز شنبه ۲۶ فروردین ۱۳۹۶، در سن ۴۵ سالگی به دلیل ایست قلبی در خواب درگذشت.
ساعت ۶:۵۸ صبح شنبه تماسی از سوی خانوادهٔ او با مرکز اطلاعات اورژانس گرفته شد. بلافاصله نیروهای امدادی به منزل وی اعزام شدند. زمانی که نیروهای امدادی در محل حاضر شدند، وی هیچ گونه علائم حیاتی نداشت و تقریباً چند ساعتی بود که فوت شده بود. همسر لرستانی به نیروهای اورژانس اعلام کرده که روز گذشته همسرش دچار سکسکهٔ شدید و علائم قلبی شده و به یکی از بیمارستان های خصوصی مراجعه کرده بود و گویا آمپول آرام بخش دریافت کرده است. هم چنین، همسرش اعلام کرده که لرستانی پس از ترخیص حدود ساعت ۰۱:۰۰ بامداد دچار تهوع شدید می شود و علائم تقریباً بهبود می یابد؛ اما وقتی صبح بیدار می شود متوجه مرگ همسرش شده و با اورژانس تماس گرفته است.
سپس اعلام شد با دستور بازپرس جنایی جسد عارف لرستانی به پزشکی قانونی منتقل می شود تا با کالبد شکافی علت مرگش مشخص شود.

عارف لرستانی (۴ فوریه ۱۹۷۲، کرمانشاه - ۱۵ آوریل ۲۰۱۷، تهران) بازیگر ایرانی بود.
• «لزومی نمی بینم که یک بازیگر به نقش هایی که بازی می کند، شبیه باشد، چرا که بازیگری برداشتی از زندگی است و خود زندگی به شمار نمی رود!»• «من اهل شهر کرمانشاه هستم و جزو قوم کرد به شمار می روم و همیشه به این موضوع افتخار کردم.»• «به نظرم ازدواج بیشتر از آن که رویدادی باشد که شما نسبت به آن نقشه بکشید و رؤیابافی کنید، یک اتفاقِ دلی است و یک لحظهٔ حسی در شما، که نسبت به فردی ایجاد می شود و فکر می کنید می تواند با این فرد زیر یک سقف قرار بگیرید.»• «گاهی برایم پیش آمده که در جایی در حال فکر کردن به چیزی هستم، اما فردی با همان ذهنیتی که نسبت به نقش هایی که بازی کردی به سراغت می آید، آنجاست که سعی می کنم، در کمترین زمان، دنیاهایم را تغییر دهم و با انرژی لبخند، کنار آن فرد قرار بگیرم، چون مردم از بازیگران طنزشان انتظار دارند، رفتار صمیمانه ای با آن ها داشته باشند.»• «اگر پزشکی یا وکیل و معلمی کار بدی انجام می دهند، لزوماً به معنای بدبودن کل جامعهٔ پزشکی، وکلا یا معلم ها نیست. همان طور که ما در اجتماع هم اگر پزشک خلافکاری را ببینیم، آن را به کل جامعهٔ پزشکان نسبت نمی دهیم.»• «من خیلی اتفاقی وارد عرصه طنز شدم و شرایطی برایم فراهم شد که با یک کارگردان بزرگ در یک اثر موفق همکاری کنم. موضوع حضور من در عرصه طنز به آشنایی ام به مهران مدیری بازمی گردد. شانزده سال پیش در سال ۷۷، زمانی که من دانشجوی سال سوم تئاتر بودم، به اتفاق «علی ابولحینی» یکی از دوستانم که در آن مقطع، یکی از دستیاران مهران مدیری بود، در جمعی به ایشان معرفی شدم.»در مصاحبه با مجلهٔ ؛ نشر ۱۵ بهمن ۱۳۹۳/ ۴ فوریه ۲۰۱۵ -> خانوادهٔ سبز
• «بزرگترین راز و رؤیا مرگ است. دوست دارم بدانم که چه اتفاقی در آن طرف قرار است بیافتد. این رؤیاگونه است و من به آن فکر می کنم و از مرگ نمی ترسم؛ البته من منتظر مرگ نیستم و اگر هم مرگ فرا برسد، رازِ آن برای من برملا می شود.»