کلمه جو
صفحه اصلی

نماندنی

فرهنگ فارسی

رفتنی . که مقیم و ماندنی نیست مقابل ماندنی . یا مردنی . که مرگش نزدیک است .

لغت نامه دهخدا

نماندنی. [ ن َ دَ ] ( ص لیاقت ) رفتنی. که مقیم و ماندنی نیست. مقابل ماندنی. || مردنی. که مرگش نزدیک است. رجوع به نماندن شود.


کلمات دیگر: