مردم بد دل و بد اندرون
ازکات
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
ازکات . [ اَ ] (ص )مردم بددل و بداندرون را گویند. (برهان ). اَزگات .
ازکات . [ اِ ](ع مص ) پر کردن مشک . (منتهی الارب ). پر کردن مشکیزه .(آنندراج ). || بیاد دادن حدیث کسی را. || بچه زادن زن . (از منتهی الارب ). زائیدن .
ازکات. [ اَ ] ( ص )مردم بددل و بداندرون را گویند. ( برهان ). اَزگات.
ازکات. [ اِ ]( ع مص ) پر کردن مشک. ( منتهی الارب ). پر کردن مشکیزه.( آنندراج ). || بیاد دادن حدیث کسی را. || بچه زادن زن. ( از منتهی الارب ). زائیدن.
ازکات. [ اِ ]( ع مص ) پر کردن مشک. ( منتهی الارب ). پر کردن مشکیزه.( آنندراج ). || بیاد دادن حدیث کسی را. || بچه زادن زن. ( از منتهی الارب ). زائیدن.
پیشنهاد کاربران
ازکات از اصفاک اومده مثل فامیل قبلی ما که گفتن از کجایی گفتن از اصفاک و طرف تو شناسنامه نوشته إزکات
ازکات ب معنی زکات دهنده میباشد چون نشات گرفته از زکات است
کلمات دیگر: