نگون طالع . نگون بخت . بدبخت .
نگون اختر
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
نگون اختر. [ ن ِ اَ ت َ ] ( ص مرکب ) نگون طالع. نگون بخت. بدبخت :
انگشتری جم برسیده ست به جم باز
وز دیو نگون اختر برده شده آواز.
انگشتری جم برسیده ست به جم باز
وز دیو نگون اختر برده شده آواز.
منوچهری.
کلمات دیگر: