کلمه جو
صفحه اصلی

کفلمه کردن

فرهنگ فارسی

( مصدر ) چیزی را در کف دست نهادن و بدهان ریختن .

پیشنهاد کاربران

نام نوعی تغذیه است که در گویشهای محلی بکار میرود

در اصطلاح ترک ها که خودم هم ترک هستم معنی بدی داره ( ج*ق )

کفلمه در ترکی معنی جلق زدن دارد

من میخاهم کفلمه را ترک کنم باید چجوری ترک کنم کمکم میکنید












کم بزن همیشه بزن



کلمات دیگر: