کوشش نمودن و رنج دیدن در کار .
دوب
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
دؤب. [ دُءْ ] ( ع مص ) رنج دیدن در کار. ( منتهی الارب ). دأب. ( ناظم الاطباء ). رجوع به دأب شود. || نیک رفتن. || مانده شدن دابه. ( منتهی الارب ).
دوب. [ دَ ] ( ع مص ) کوشش نمودن و رنج دیدن در کار. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). پیوسته کاری کردن به جد و رنجیدن. ( تاج المصادر بیهقی ). داب. ( ناظم الاطباء ). رجوع به داب شود.
دوب. [ دَ ] ( ع مص ) کوشش نمودن و رنج دیدن در کار. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). پیوسته کاری کردن به جد و رنجیدن. ( تاج المصادر بیهقی ). داب. ( ناظم الاطباء ). رجوع به داب شود.
دوب . [ دَ ] (ع مص ) کوشش نمودن و رنج دیدن در کار. (منتهی الارب ) (آنندراج ). پیوسته کاری کردن به جد و رنجیدن . (تاج المصادر بیهقی ). داب . (ناظم الاطباء). رجوع به داب شود.
دانشنامه عمومی
دوب (ناحیه پراخاتیتسه). دوب (به چکی: Dub) یک منطقهٔ مسکونی در جمهوری چک است که در ناحیه پراخاتیتسه واقع شده است. دوب ۱۴٫۵۱ کیلومتر مربع مساحت و ۴۲۵ نفر جمعیت دارد و ۴۷۴ متر بالاتر از سطح دریا واقع شده است.
فهرست شهرهای جمهوری چک
فهرست شهرهای جمهوری چک
wiki: دوب (ناحیه پراخاتیتسه)
گویش مازنی
/doob/ ابله – نادان – خرفت
ابله – نادان – خرفت
کلمات دیگر: