کلمه جو
صفحه اصلی

دوج

فرهنگ فارسی

نام گیاهی است .

لغت نامه دهخدا

دوج. [ دَ] ( ع مص ) خدمت کردن. ( ناظم الاطباء ) ( منتهی الارب ).

دوج. ( اِ ) نام گیاهی است. ( از ناظم الاطباء ).

دوج . (اِ) نام گیاهی است . (از ناظم الاطباء).


دوج . [ دَ] (ع مص ) خدمت کردن . (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ).


گویش مازنی

/dooj/ نخ تابیده - فعل امر از دوختن: بدوز ۳دوزنده ۴محل زخم بهبود یافته

۱نخ تابیده ۲فعل امر از دوختن:بدوز ۳دوزنده ۴محل زخم بهبود ...



کلمات دیگر: