کلمه جو
صفحه اصلی

پنیره

فارسی به انگلیسی

casein

فرهنگ فارسی

پنیرک خبازی

لغت نامه دهخدا

پنیره. [ پ َ رَ / رِ ] ( اِ ) پنیرک. خبازی. ملوکیه. نان کلاغ. و صاحب برهان گوید که آفتاب گردک را نیز گویند که نیلوفر است و جانوری هم باشد که به سریانی حربا گویند. لکن این دو معنی اخیر هر دو غلط است و از ترجمه پنیره به آفتاب گردک به اشتباه افتاده اند. رجوع به پنیرک شود.

گویش مازنی

/panire/ تاول – قرمز شدن پوست – حساسیت پوستی - برفک دهان

۱تاول – قرمز شدن پوست – حساسیت پوستی ۲برفک دهان



کلمات دیگر: