کلمه جو
صفحه اصلی

رمانتیسم

فرهنگ فارسی

۱ - (ادب ) مکتبی ادبی است که گروهی از نویسندگان و شاعران قر. ۱۹ م.بوجود آورده اند.رمانیسم در کشورهای مختلف معانی گوناگون یافت مثلا در فرانسه عکس العمل شدید در مقابل کلاسیک ملی بود اما در انگلستان و آلمان که نویسندگان آنها پیرو ادبیات وسیع فرانسه بودند رمانتیک بزبانی اطلاق میشود که آنها توانسته اند از زیر نفوذ ادبیات فرانسه بدر آیند. در فرانسه در نیمه اول قر. ۱۹ ادبیات فرانسه از جنبه اشرافی خارج گردید و از تاثیر ادبیات قدیم رهایی یافت . ادبیات این عصر متمایل بنمایش حقیقت خارجی مسایل گردید و صفات مخصوص این نوع ادبیات کثرت شاهکارهای ادبی و ظهور دو نوع ادبیات جدید در فرانسه است : یکی تاتر مختلط از فکاهی ( کمدی ) و فاجعه ( درام ) و دیگر منظومه های شخصی و تکمیل تاریخ نگاری و رمان نویسی میباشد. در قر. ۱۹ عده اشخاص تحصیل کرده و خوانندگان کتب و اشخاصی که به تاتر مایل بودند همچنینی عده نویسندگان بطور خارق العاده رو بافزایش نهاد و بعد از استبداد دوره امپراتوری وقتی که آزادی محدود و مطبوعات در سلطنت مشروطه بوربنها و آزادی کامل آن در سلطنت ژویه بفرانسویان داده شد افزایش مزبور سریعتر گردید.جراید و رسالات و کتب روز بروز بیشتر و نویسندگی بزودی حرفه یی گردید . ادیبی و روزنامه نویسی نیز مانند مهندسی وکالت مدافعه و صاحبمنصبی شغل بشمار می آمد .نویسندگان چون دیگر آثار خود را برای اشراف نمی نوشتند موضوعهای بی اساس اشرافی هم از میان رفت .انقالاب کبیر که به مردم مساوات سیاسی بخشید مساوات ادبی را هم اعطا کرد.طبقه متوسط و افراد ملت در ادبیات مانند درباریان سابق جلب توجه میکردند . اولین قهرمان تاتر ویکتور هوگو دزدی موسوم به ارنانی و تقلید گری بنام تریبوله بود . در نتیجه انشای اشرافی هم مانند موضوعهای اشرافی از میان رفت .سبک نگارش نویسندگان روشن و قطعی گردید. هوگو از اینکه در یکی از منظومه های خود ((خوک را بنامش ) ) اسم برده تفاخر میکند. از طرف دیگر ترجمه آثار عمده ادبی انگلیسی و آلمانی و مخصوصا تاترهای شکسپیر وشیلر از سال ۱۸۲٠بفرانسویان که جز ادبیات قدیم چیزی نمی دانستند آثار تازه ای را نشان داد . این آثار مورد پسند عموم شد .شکسپیر وشیلر برخلاف ترتیب قدیم پیوسته تاتر مضحک را که تا آن موقع مزخرف میگفتند با تاتر حزن انگیز ترکیب میکردند . فرانسویان از آن دو تقلید کرده پس از این بجای تاترهای حزن انگیز درام نوشتند زیرا دریافتند که درام تصویر کاملتری از زندگانی را نشان میدهد. عمده تحولات مزبور بر اثر اهتمام رمانتیکها بوجود آمد. دو تن از موجدان این مکتب در فرانسه عبارتند از : مادام دستال و شاتو بریان .این دو نویسنده اگر چه در طرز نگارش با هم اختلاف داشتند مع هذاهر دو در تبجیل دین مسیح و سنن قرون وسطایی و رسوم باستانی همگام بودند.هر دو طرفدار زیبایی و سادگی بیان که قواعد کلاسیک آنها را فراموش میکرد بودند . آنان کوشیدند تا مردم فرانسه را با ادبیات بیگانه آشنا کنند.خاصه اصلی رمانتیسم عبارتست از رجحان احساس و تخیل بر استدلال و تعقل . از گویندگان بزرگ لامارتینهوگو آلفره دووینی و آلفره دو موسه را باید نام برد. رمانتیسم در حدود یک ثلث قرن بر ادبیات حکمفرما بود .در انگلستان و ژلمان نهضت رمانتیسم زودتر از فرانسه پیدا شد و حتی تا اندازه ای علت پیدایش آن نهضت در فرانسه گردید. در انگلستان دو تن از شاعران بزرگ انگلیسی بایرن وشلی از پیشقدمان این نهضت اند و از افسانه نویسان و التر اسکات و چارلز دیکنس را باید نام برد. در آلمان - در بحبوحه شهرت گوته وشیلر که از کلاسیکها محسوب میشدند در سالهای آخر قرن ۱۸ م. مکتب رمانیک آلمان تشکیل شد.گوته باین نظر کلاسیک بشمار میاید که نمونه های کامل افکار زیبا را در آثار یونان قدیم میدانست و در تالیفات خود همیشه بدین عقیده متمایل بود وشیلر بمناسبت اعتقاد صحیحی که با همت اخلاقی و اجتماعی هنرهای زیبا داشت و می گفت وظیفه نویسندگان تربیت مردم است و سهلترین طریق اجرای وظیفه ایجاد و پرورش عشق بزیبایی در جامعه میباشد. از طرف دیگر این دو نویسنده موضوع تالیفات خود را بنابر تمایلات شخصی از همه ممالک و کلیه اعصار اقتباس کرده بودند . رمانتیکها مدعی بودند که یگانه سرچشمه افاضه ادبی رمانهای قرون وسطی است ( وجه تسمیه رمانتیک هم همین است ).بعقیده این دسته از قرون وسطی چه از نظر ذوقی و چه از نظر سیاسی و اجتماعی کاملترین اعصاراست و بواسطه همین فکر از۱۸۱۵ م. هواخواه اتحاد مقدس و سیاست مترنیخ شدند اما با وجود این عقیده باین معنی نیز قایل بودند که هنر مخصوصا شعر که عالی ترین صنایع ذوقی است قائم بالذات است و این اصل را بعدها در فرانسه (( هنر برای هنر ) ) نامیدند . بالاخره رمانتیکها شیفته شاهکارهای نویسندگاه قرون وسطی یا نویسندگانی که ذوقا نزدیک بان دوره بوده اند شدند و بنابراین آثار دانته پتر ارک آریوست تاس سروانتس و شکسپیر را ترجمه کردند و این نویسندگان را بمردم شناساندند.اگر چه مکتب رمانتیک آلمان نویسندگان متعدد با قریحه تربیت کرد ولی نویسنده ای زبر دست که رتبه مهمی را در ادبیات حایز شود نداشت و در نتیجه شاهکارهای ادبی هم منتشر نشد . با وجود این در افکار و خیالات مردم اثر جدی گذاشت زیرا رمانتیکها در ضمن مدح قرون وسطی و وصف عظمت و زیبایی احساسات دینی این عصر بمذهب کاتولیک در آلمان تجدید حیات بخشیدند و این نهضت مذهبی از وقایع مهم این مملکت در قرن نوزدهم بشمار میرود.معروفترین شاعران آلمان در نیمه اول قرن مزبور او هلاند و هاینه بودند. توضیح در اواسط قرم ۱۹ بسبب افراط رمانتیک مکتب رالیسم و مکاتیب دیگری بوجود آمد ۲- رمانتیسم ادبی در هنرهای زیباموثر شد از آن جمله در نقاشی سبک رمانتیسم ایجاد گردید که اساس آن بی اعتنایی بقیود کهنه عهد کلاسیک و اتکائ بذوق و غریزه فردی است . نقاشاه پیرو این مکتب در نمایش احساسات لطیف و تمنیات و آرزوهای طلایی بجایی میرسند که بهتر نشان دادن آنها بدامان تخیلات و تمنیات شاعرانه دست میزنند و از افسانه های وهمی و تصورات ذهنی مایه میگیرند . بهمین جهت است که در تابلوهای آنان موجوداتی بنام دیووپری راه یافته و جلوه خاصی باین آثار داده است . مکتب رمانتیک زاییده قرن نوزدهم است و میتوان (( دلاکروا ) ) را بنیان گذار این مکتب در نقاشی دانست .تا این زمان نقاشیان اشیا و اشکال را بروی زمینه ای تاریک میکشیدند و تابلوهایی که بدین ترتیب ایجاد میشد دارای مختصات کلاسیک و تاریک و روشن بودولی دلاکروا باطرد سایه روشن های تند از روی پرده نقاشی و نشان دادن آن برنگهای مختلف راه رمانتیسم را گشود. ۳ - پیکرتراشان این مکتب نیز طالب (( حقیقت واقعی ) ) بودند. این سلیقه آنان راهم مانند صنعتکاران قرون وسطی و استادان هلندی و اسپانیایی فلامانی قر. ۱۷ م . بجلوه دادن زشتی مانند زیبایی نشان دادن البسه بهمان وضع که بوده است راهنمایی کرد. ۴ - صنعت کاران رمانتیک بجد تمام ضد آیین واهی (( ستایش آثار قدیم ) ) کار میکردند و در این مرام حتی از نویسندگان گوی سبقت ربودند . در فن معماری رمانتیگها مجذوب ابنیه کهنه صنعت اژیوال ( معماری گوتیک ) شدند. قسمتی از این ابنیه بواسطه مرور زمان ناقص شده و در قسمتهای دیگر چه از نظر زیبایی و چه برای متوافق ساختن با سلیقه کلاسیک تصرفاتی بعمل آمده بود از قبیل خراب کردن قسمتی از رواق کلیسای نتردام و کلیسای بزرگ شارتر (در پاریس ) و مرمر کاری و گچ بری روی کارهای قدیم و بالاخره بواسطه عداوت زمان انقلاب با علم و صنعت (قصر زیبای پاپها را در آوینیون مبدل بسربازخانه و کلیسای شگفت مون سن میشل را محبس کردند ) پیدا نمیشد . برای حفظ و تهیه مقدمات احیای شاهکارهای قرون وسطی بنا بر تقاضای رمانتیکها هیئیتی بنام کمیته ابنیه تاریخی در دوره سلطنت لوئی فیلیپ تشکیل گردید ( ۱۸۳۷ م . ) ۵ - بنیاد گذاران فلسفه رمانتیسم آلمانی که اشخاص برجسته آن فیخته شلینگ هگل وشو پنهاور میباشند. هر یک از آنان بوجهی وحدتی بوده اند اما وحدتی معنوی یا روحی که علم یعنی صورت ذهنی و معقول را اصل حقیقت میدانستند و بنیاد فلسفه خود را بر این اصل قرار داده بودند.
سبک جدیددررمان نویسی، طرزنگارش ونویسندگان
سبک نویسندگان و هنرمندان پیرو مکتب رمانتیک

فرهنگ معین

(رُ نْ ) [ فر . ] (اِ. ) نام نهضتی ادبی و هنری در اواخر قرن ۱۸ و ۱۹ م . که قواعد و سنت های کلاسیسم را مانع درک طبیعت ، لذت بردن از آن و بیان آن می دانست ، این مکتب به برتری احساسات و تخیل بر عقل باور داشت و معتقد بود که هنرمند باید بدون هیچ قیدی - هنر یا

(رُ نْ) [ فر . ] (اِ.) نام نهضتی ادبی و هنری در اواخر قرن 18 و 19 م . که قواعد و سنت های کلاسیسم را مانع درک طبیعت ، لذت بردن از آن و بیان آن می دانست ، این مکتب به برتری احساسات و تخیل بر عقل باور داشت و معتقد بود که هنرمند باید بدون هیچ قیدی - هنر یا اجتماعی - به بیان احساسات خود بپردازد.


لغت نامه دهخدا

رمانتیسم. [ رُ ] ( فرانسوی ، اِ ) سبک نویسندگان و هنرمندان پیرو مکتب رمانتیک. رجوع به رمانتیک شود.

فرهنگ عمید

مکتبی هنری و ادبی که در نیمۀ دوم قرن هجده و دهه های اول قرن نوزدهم در اروپا رواج داشت و با تکیه بر اصول فردگرایی و آزادی، خواهان بازنمایی احساسات درونی، عواطف شخصی، و زندگی مردم عادی بود، رمانتی سیسم.

دانشنامه عمومی

رُمانتیسم (به فرانسوی: Romantisme) یا رمانتیسیسم یا رمانتیسیزم (به انگلیسی: Romanticism) عصری از تاریخ فرهنگ در غرب اروپا است، که بیشتر در آثار هنرهای تجسمی، ادبیات و موسیقی نمایان شد.
فیلم رمانتیک
سبک های نگارگری
رمانتیسم جنبه های احساسی و ملموس را دوباره به هنر غرب وارد کرد. هنرمندان رمانتیک آزاد از چهارچوب های تصویرگری های سنتی، به تحقق بخشیدن ایده های شخصی خود پرداختند.
رمانتیسیسم را همان طور که از نامش پیداست، باید نوعی واکنش احساسی در برابر خرد محوری به شمار آورد. تمایلی به برجسته کردن خویشتن انسانی، گرایش به سوی خیال و رؤیا، به سوی گذشتهٔ تاریخی و به سوی سرزمین های ناشناخته. از دید انسان رمانتیک، جهان به دو دسته تقسیم می شود: یکی دستهٔ خردگرا (به قول نووالیس: جهان اعداد و اَشکال)، و دوم دستهٔ احساسات یا به طور دقیق تر، والاترین ها و زیبایی ها.
رمانتیسم در اصل، جنبشی هنری بود که در اواخر قرن هجدهم و نوزدهم در ادبیات و سپس هنرهای تجسمی، ابتدا در انگلستان و سپس آلمان، فرانسه و سراسر اروپا رشد کرد. رمانتیسم تا حدودی ضد جامعهٔ اشرافی و دوران روشنگری (به طور بهتر، عقلانی) بود. گفته می شود که ایدئولوژی انقلاب فرانسه و نتیجه های آن این طرز فکر را تحت تأثیر خود قرار داد.

دانشنامه آزاد فارسی

رمانتیسم (موسیقی). رمانتیسم (موسیقی)(romanticism)
(یا: جنبش رُمانتیک) در موسیقی، پرداختن به احساسات و عواطف که معمولاً با ملودی بیان می شود، و به کارگیری نوعی گویش عامیانه، و پیروی از موسیقی دانان این مکتب به منزلۀ شخصیت های هنرمند و قهرمان. جنبش رُمانتیک که اغلب با احساسات ملی گرایانه پیوند داشت، در اواخر قرن ۱۹ در آثار ریشارد واگنر به اوج خود رسید. واکنش علیه ارزش های کلاسیک قرن ۱۸ در آغاز به شکل تصویری خیالی از نیروهای سرکش طبیعت بروز کرد، و از نمونه های آن، چهرۀ قهرمان اپرای دون جووانّی اثر موتسارت (۱۷۸۷) و ادراک هایدن از نهضت توفان و طغیان در قالب اوراتوریوی آفرینش (۱۷۹۷ـ۱۷۹۸) درخور ذکرند. در بسیاری از آثار بتهوون مضامین رمانتیک به چشم می خورد، ازجمله سمفونی پاستورال، اورتور اِگمونت و اپرای فیدلیو. روحیه رمانتیک به ویژه در آثار مندلسون برجستگی خاص می یابد. در واقع مندلسون و شومان را می توان بنیانگذاران واقعی جنبش رمانتیک در موسیقی دانست. دنیای لیدهای فرانتس شوبرت و روبرت شومان که از بنیاد بر پایۀ احساسات شخصی بنا شده بود، به سرعت تغییرشکل یافت و به قهرمان گرایی اسطوره ای ملّی ریشارد واگنر و جوزپّه وردی تبدیل شد، و قهرمانانی حقیقی را در قالب چهره های نابغه ای همچون نیکولو پاگانینی و فرانتس لیست تجربه کرد. بااین حال در اواخر قرن ۱۹، این آرمان قهرمانانه بیشتر با نمودهای آشنای خطاپذیری، همچون ضد قهرمان اپرایبوریس گودونف (۱۸۷۴) اثر موسورگسکی، و بدبینی شادمانۀتیل اویلنشپیگل (۱۸۹۴ـ۱۸۹۵) اثر ریشارد اشتراوس درگیر شد. رُمانتیسم در کار گوستاو مالِر و ژان سیبلیوس ابعادی گسترده و مرثیه وار یافت، و بالاخره در قالب زبان ناقص فیلم های عاشقانۀ هالیوودی به پایان کار خود رسید.

رمانتیسم (هنر و ادبیات). رمانتیسم (هنر و ادبیات)(romanticism)
سرگردان بر بالای دریای مه، اثر کاسپار داوید فریدریش
در ادبیات و هنرهای بصری، سبکی که بر تخیّل، عواطف، و خلاقیت پدیدآورندۀ اثر تأکید دارد. به طور اخص به فرهنگ اروپایی اواخر قرن ۱۸ و اوایل قرن ۱۹ در مقابل کلاسی سیسم قرن ۱۸ اطلاق می شود. رمانتیسم با الهام از آرای ژان ژاک روسو، و دگرگونی های اجتماعی، و انقلاب های زمان (در امریکا و فرانسه) به منزلۀ واکنشی دربرابر ارزش های قرن ۱۸ شکل گرفت. رمانتیسم احساس و کشف وشهود را بر عقل و منطق، و اهمیت فرد را بر سازگاری اجتماعی، و اکتشاف روح وحشی انسان و طبیعت وحشی را بر خویشتن داری کلاسیک رجحان داد. مضامین اصلی هنر و ادبیات رمانتیک عبارت اند از ستایش مناظر رؤیایی؛ دلتنگی برای گذشته، به ویژه دورۀ گوتیک؛ دلبستگی به بدویت، ازجمله سنّت های عامیانه؛ پرستش قهرمان، اغلب هنرمند یا فرد انقلابی؛ شور رمانتیک؛ گرایش به عرفان؛ و شیفتگی به مرگ. ازجمله نویسندگان رمانتیک عبارت اند از نووالیس، کلمنس برِنتانو، یوزف آیشندورف، و یوهان تیک در آلمان که ادامه دهندۀ جنبش اشتورم اوند درانگ (توفان و فشار) بودند؛ ویلیام وردزورت، ساموئل تیلور کولریج، پِرسی بیش شِلی، لرد بایرون، و والتر اسکات در انگلستان؛ و ویکتور هوگو، آلفونس دو لامارتین، ژرژ ساند، و اَلکساندر دومای پدر در فرانسه. آثار نویسندگان امریکایی ادگار آلن پو، هرمان ملویل، هنری وادزورت لانگفلو، و والت ویتمن نیز از رمانتیسم تأثیر دارند. در نقاشی، کاسپار داوید فریدریش در آلمان، و ترنر در انگلستان برجسته ترین منظره پردازان سنّت رمانتیک اند و در آثار هنری فیوزلی و ویلیام بلیک، گرایشی عارفانه و رؤیاپردازانه مشهود است. نقاش فرانسوی اوژن دولاکروا، اغلب سرآمد نقاشان رمانتیک، و تئودور ژریکو از دیگر نقاشان این شیوه برشمرده می شوند. رمانتیسم در ادبیات از دوران اوگوستی جوانه زد، و قدمت آن به ۱۷۲۶ بازمی گردد (زمانی که جیمز تامسون نگارش «فصول» ۱۷۲۶ـ۱۷۳۰ را آغاز کرد). رمانتیسم در هر دو حوزۀ ادب و هنر، واکنشی بود دربرابر محدودیت های کلاسیک در سبک و مضمون. با سپری شدن قرن ۱۸، کلاسی سیسم بیش ازپیش در بیان معضلات روزافزون جامعه عاجز ماند. انقلاب صنعتی رفته رفته شیوه های سنّتی زندگی را، به ویژه در روستا دگرگون می ساخت، و فقر و استثمار در شهرهای کوچک و بزرگ بیداد می کرد. واکنشی هم در مقابل دین باوری عمومی شکل گرفت که احتمالاً نتیجۀ کار علمی بود. در این بستر، رمانتیسم تصویرهای آرمانی، و اغلب هراس انگیز، را جانشین یقین های دست وپابستۀ کلاسیک کرد. آشوب طبیعت، به تمثیلی از عواطف و تجربه های انسان بدل شد. مباحث مهم از این قرار بودند که انسان نه از منطق، که از احساس و الهام خود فرمان می بَرد، و فرد مهم تر از اجتماعی است که در آن زندگی می کند.شعر. در عمل، مخالفتِ با صنعتی شدن و از نو توجه کردن به فرد در دل طبیعت، پیامدهایی داشت که گسترۀ آن از کفّ نفس ویلیام وردزورت، شاعر انگلیسی، و استفادۀ وسیع تامس دو کوئینسی و لرد بایرون، نویسندگان انگلیسی، از مواد مخدر، تا کشف وشهود فکری و روحانی ویلیام بلیک، شاعر و نقاش انگلیسی، را دربر می گرفت. وردزورت در «پیش درآمد» (که در ۱۸۵۰ پس از مرگ او انتشار یافت)، تفاوت دوران کودکی خود در روستایی بِکر را با دگرگونی های بعد از آن نشان می دهد، و طبیعت را همچون نیرویی الهی به تصویر می کشد. کولریج در بسیاری از آثارش نیروی شفابخش زیبایی طبیعی را دستمایه می گیرد. در نگاه کلی شعر پرقدرت ترین واسطۀ بیانی در نزد ادیبان رمانتیک بود، و چکامه های غنایی (۱۷۹۸) را می توان پرنفوذترین اثر رمانتیک دانست، که حاصل همکاری وردزورت و کولریج بود. مضمون مرگ، چه در خیال و چه در واقعیت، از دیگر مضامین مهم است. جان کیتس، شاعر انگلیسی، در «قصیدۀ پاییز» (۱۸۱۹) که آن را دو سال پیش از مرگ زودهنگامش سرود، به مرگ نگاهی مثبت دارد. شایع تر از این رویکرد، تصوّر مرگ به مثابه موجودی هولناک است برای کسانی که دل به دنیا و لذات آن می بندند. افراط و تفریط ادبی که درپی رهایی ناگهانی از قید محدودیت های قرن ۱۸ حاصل شده بود، به خوبی در دهن کجی آشکار رمانتیسم به اعتقادات و اخلاقیات مسیحی نمایان گردید. شلی در شعر بلند «پرومتئوس از بند رسته» (۱۸۲۰) خداوند را نه نگهدار انسان، بلکه دشمن او خواند. بایرون را با شعر بلند «دون ژوان» (۱۸۱۹ـ۱۸۲۴)، اغلب خالق «ضدقهرمان» می شناسند (شخصیت تبهکار و ویرانگری که بااین حال خواننده را مفتون خود می کند). نوع دیگر ضدقهرمان فردی است که بی اعتنا به صلاح جامعه، از پی امیال خویش می رود؛ نمونۀ آن را در «منظومۀ دریانورد کهنسال» (۱۷۹۷ـ۱۷۹۸) از کولریج می یابیم: دریانورد با کشتن بی دلیل مرغی دریایی خود و همکارانش را گرفتار نفرین می کند و شعر با سرگردانی او در جهان پایان می یابد. نفی دنیای جدید، گرایش به داستان های تاریخی، به ویژه قرون وسطایی، را درپی داشت. آیوانهو (۱۸۱۹) و آثار دیگر سِر والتر اسکات، نویسندۀ اسکاتلندی، نمونه هایی از این دست اند. گرایش قرون وسطایی در قرن ۱۹ و خاصّه در میان نقاشان پیشا رافائلی تداوم یافت. استمرارِ تمایل خوانندگان به رمان گوتیک، به تلفیق بسیاری از عناصر رمانتیک، همچون مناظر وحشی و هراس انگیز با انسان های کوچک مانده در سایۀ آن ها، انجامید. رمان هایی همچون فرانکنشتاین (۱۸۱۸) از مری شلی، نویسندۀ انگلیسی، از رشد سوءظن به آزمایش های علمی در مقابل روش «طبیعی» زندگی نشان دارند.

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] رﻣﺎﻧﺘﯿﺴﻢ یکی از مکتب های ادبی است ودر میان مکتبهای «ادبی و فکری» اروپایی ازاهمیت ویژهای برخوردار است اما آن ﺗﻨﻬﺎ ﻣﮑﺘﺒﯽ ادﺑﯽ ﻧﯿﺴﺖ ؛ ﺑﻠﮑﻪ در جنبه های اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ ـ ﺳﯿﺎﺳﯽ ـ اﻗﺘﺼﺎدی تاثیر گذار بوده است.
واژه رمانتیسم در لغت به معنای تصور یا خیال احساسی، گرایش به سوی عشق یا دیدگاههای احساسی و عاطفی و سبک متمایز یا عاطفی مکتب رمانتیک در هنر، ادبیات و موسیقی آمده است.

ابعاد مختلف رمانتیسم
در میان مکتبهای «ادبی و فکری» اروپایی، مکتب رمانتیسم از اهمیت خاصی برخوردار است. در ایران تصور نسبتاً رایجی وجود دارد که بر اساس آن این اصطلاح عمدتاً برای دلالت بر آثار ادبی احساساتی و پر اشک و آه به کار می‏رود. اما واقعیت این است که رمانتیسم نهضتی جهانی است که علاوه بر جنبه ادبی دارای ابعاد متنوع هنری، فکری و فلسفی، اجتماعی و تاریخی است و از بسیاری جهات سر فصل فرهنگ و اندیشه عصر جدید و ریشه اصلی بسیاری از گرایشها و مکتبهای دو قرن اخیر در سطح جهان به شمار می‏رود. بدون شناخت این نهضت عظیم، نمی‏توان اندیشه مفهوم رمانتیسم در تاریخ ادبی و فرهنگ عصر جدید را شناخت.

تاریخچه رمانتیسم
جنبش رمانتیسم جنبشی اساساً اروپایی است که هر چند در سالهای پایانی قرن هیجدهم شکل گرفته است و قبل از نیمه اول قرن نوزدهم دچار افول شده است، اما تأثیر پایداری بر فرهنگ دوره‏های بعد نهاده است. محققان اروپایی همواره به بررسی ابعاد گوناگون این جنبش اهتمامی خاص داشته‏اند و مرتباً آثار گوناگونی به زبانهای اروپایی در باب این مباحث منتشر می‏شود.
جعفری، مسعود، مفهوم رمانتیسیسم، کتاب ماه ادبیات و فلسفه، اسفند۱۳۷۷، شماره۱۷، ص۳۲.
...


کلمات دیگر: