کلمه جو
صفحه اصلی

برزنده

فرهنگ معین

(بَ زَ دِ ) ( اِ. ) شاغِل . ج . برزندگان .

پیشنهاد کاربران

عمل کننده، پی گیرنده در کار

به یک روایت، نام روستایی است از توابع آذربایجان که بابک خرمدین، قیام خود بر علیه عباسیان را از آنجا آغاز نمود. نام فامیل " برزنده " در برخی از نقاط مازندران، آذربایجان و برخی نقاط مرکزی و غربی ایران در زمان رضا شاه ( پهلوی اول ) بهنگام شناسنامه دار کردن مردم توسط نماینده ثبت احوال پیشنهاد می شده است.


کلمات دیگر: