( مصدر ) تخته شدن دکان . بسته شدن دکان تعطیل شدن آن . یا تخته شدن یاقوت . مسطح و هموار شدن یاقوت .
تخته شدن
فرهنگ فارسی
فرهنگ معین
( ~. شُ دَ ) (مص ل . ) بسته شدن ، تعطیل شدن .
لغت نامه دهخدا
تخته شدن. [ ت َ ت َ / ت ِ ش ُ دَ ] ( مص مرکب ) مسطح و هموار شدن. تخته شدن یاقوت ؛ مسطح و هموار شدن یاقوت. ( آنندراج ) :
مفتون راه و رسم هنرور نمیشود
یاقوت اگرچه تخته شود در نمیشود.
مفتون راه و رسم هنرور نمیشود
یاقوت اگرچه تخته شود در نمیشود.
تأثیر ( از آنندراج ).
پیشنهاد کاربران
تخته شدن : به انتها رساندن دیوار ، پایان دیوار چینی ( اصطلاحات ساختمان سازی و بنایی )
تخته شدن: [ اصطلاح عمران] به انتها رساندن و تکمیل دیوار چینی
تخته بند شدن
کلمات دیگر: