کلمه جو
صفحه اصلی

پریز

فارسی به انگلیسی

wall - plug, point


outlet, socket


socket, wall-plug, outlet, point

مترادف و متضاد

outlet (اسم)
روزنه، عبور، مخرج، در رو، پریز، مجرای خروج، بازار فروش

socket (اسم)
جا، کاسه، خانه، حفره، حدقه، پریز، بوشن، گوده، جای شمع، کاسه چشم

wall plug (اسم)
پریز

فرهنگ فارسی

شعبه، رشته، لوله یاشیر آب، گیرک، جای دوشاخه برق
( اسم ) پرویزن

فرهنگ معین

(پَ) (اِ.) فریاد، نعره .


(پِ) [ فر . ] (اِ.) وسیله ای برای اتصال دو شاخه برق ، تلفن ، سیم آنتن یا سیم زمین که در محل ثابتی روی دیوار نصب می شود و گاهی هم به صورت سیار است .


(پَ ) (اِ. ) فریاد، نعره .
(پِ ) [ فر . ] (اِ. ) وسیله ای برای اتصال دو شاخه برق ، تلفن ، سیم آنتن یا سیم زمین که در محل ثابتی روی دیوار نصب می شود و گاهی هم به صورت سیار است .

لغت نامه دهخدا

پریز. [ پ َ ] ( اِ ) فریاد. فغان. نعره :
از پریزت چنان بلرزد کوه
که زمین بومهن بلغزاند.
حکیم علی فرقدی ( از جهانگیری ).
|| بیدگیا. ( کازیمیرسیکی ) ( شلیمر ). || سبزه ای که در کنار جوی و رودخانه و تالاب و جائی که آب بسیار باشد بروید. ( برهان قاطع ) ( فرهنگ جهانگیری ). || مخفف پرویزن. آردبیز. غربال.

فرهنگ عمید

فریاد؛ نعره.


پروز#NAME?


پرویزن#NAME?


جای دوشاخۀ برق که به دیوار نصب می‌کنند و آن را به سیم برق اتصال می‌دهند.


= پرویزن
= پروز
فریاد، نعره.
جای دوشاخۀ برق که به دیوار نصب می کنند و آن را به سیم برق اتصال می دهند.

دانشنامه عمومی

گیرَک.


دانشنامه آزاد فارسی

پریز (Socket)
(یا: سوکت). اصلی ترین عامل در یک ارتباط شبکه ای۱. سوکت دراصل مانند یک کانال ارتباطی است که میان دو نقطه ایجاد شده و داده ها را ردوبدل می کند. ۲. بخشی از یک کانکتور که یک پریز را در خود جای می دهد. ۳. محلی واقع در مادربورد رایانه های شخصی که ریزپردازنده در آن قرار می گیرد.

پیشنهاد کاربران

درگاه ورودی دو شاخه برق

پر کننده نیرودهنده

در کل به اسم کردی هستش. به معنی دور از پدر


کلمات دیگر: