(پُ رُ تِ ) [ فر. ] (اِ. ) ~هر نوع وسیلة مصنوعی جانشین برای جبران نقص عضو، حفظ زیبایی یا هر دو. مانند دندان ، چشم یا پای مصنوعی .
پروتز
فرهنگ معین
دانشنامه آزاد فارسی
پروتِز (prosthesis)
ابزاری مصنوعی، جایگزین بخشی ناقص از بدن یا بخشی که وجود ندارد. پروتزها عبارت اند از اندام های مصنوعی، وسایل کمک شنوایی، دندان و چشم مصنوعی، ضربان ساز قلب، دریچه های قلب و عروق پلاستیکی. اندام های مصنوعی امروزه بسیار شبیه اعضای طبیعی اند و کاربرد آن ها راحت تر است. اما قرن ها از اندام های مصنوعی، مثل پای چوبی یا قلاب فلزی به جای دست، استفاده می کردند. با استفاده از علم جدید بیونیک، بازوی بیونیک یا ماهیچۀ الکتریکی ساخته شده است که به صورت الکترونیک کار می کند و از تکانه های الکتریکی خفیف ماهیچه های بدن دستور می گیرد.
ابزاری مصنوعی، جایگزین بخشی ناقص از بدن یا بخشی که وجود ندارد. پروتزها عبارت اند از اندام های مصنوعی، وسایل کمک شنوایی، دندان و چشم مصنوعی، ضربان ساز قلب، دریچه های قلب و عروق پلاستیکی. اندام های مصنوعی امروزه بسیار شبیه اعضای طبیعی اند و کاربرد آن ها راحت تر است. اما قرن ها از اندام های مصنوعی، مثل پای چوبی یا قلاب فلزی به جای دست، استفاده می کردند. با استفاده از علم جدید بیونیک، بازوی بیونیک یا ماهیچۀ الکتریکی ساخته شده است که به صورت الکترونیک کار می کند و از تکانه های الکتریکی خفیف ماهیچه های بدن دستور می گیرد.
wikijoo: پروتز
پیشنهاد کاربران
هر نوع وسیله مصنوعی جانشین برای جبران نقص عضو
بازسازی و جوان سازی و رفع نواقص بدن بوسیله مواد یا ابزار و اندام های مصنوعی
prosthesis
( 1 ) [پزشکی] جایگزین سازی، جانهشت /جانَهِشت/، اندام ساختگی، اندام مصنوعی
( 2 ) اندام جانهشت شده /جانَهِشت شُده/، عضو مصنوعی، جانهشته /جانَهِشته/
( 1 ) [پزشکی] جایگزین سازی، جانهشت /جانَهِشت/، اندام ساختگی، اندام مصنوعی
( 2 ) اندام جانهشت شده /جانَهِشت شُده/، عضو مصنوعی، جانهشته /جانَهِشته/
کلمات دیگر: