رقاع. [ رِ ] ( ع اِ ) ج ِ رُقعَة. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( فرهنگ نظام ) ( اقرب الموارد ). ج ِ رقعة؛ پاره ها و نوشته های مختصر. ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ). رجوع به رقعه شود.
- ذات الرقاع ؛ نوعی استخاره. رجوع به ماده ذات الرقاع شود.
- || نام جایگاهی است که یکی از غزوات حضرت رسول ( ص ) در آنجا واقع شده و نام همان غزوه را نیز ذات الرقاع گویند. رجوع به ماده ذات الرقاع و معجم البلدان ج 4 و اقرب الموارد و ناظم الاطباء ( ماده رقاع ) شود.
|| خطی است از اجناس خطوط. ( شرفنامه منیری ). نام خطی است از شش خط که ابن مقله وضع کرده است. ( از ناظم الاطباء ) ( آنندراج ) ( غیاث اللغات ). نام قسمی خط اختراع ذوالریاستین فضل بن سهل. ( الفهرست ابن ندیم ). قسمی خطاز قبیل نسخ و غیره. نام یکی از هفت قلم قدیم و جدید. ( یادداشت مؤلف ). رقاع یا قلم رقاع یکی از خطوط اسلامی است که بدان رقاع [رقعه ها] را می نوشتند و صور آن در اصل مانند حروف ثلث و توقیع است و در مواردی باآنها اختلاف دارد. ( از فرهنگ فارسی معین ) :
ور از فقر درمانم به مکتب
نویسم خط ثلث و نسخ و رقاعی.
خاقانی.
برای صورت حروف خط رقاع رجوع به فرهنگ فارسی معین شود.
رقاع. [ رَق ْ قا] ( ع ص ) مرقعدوز. ( مهذب الاسماء ) ( یادداشت مؤلف ).