کلمه جو
صفحه اصلی

رقاع

فرهنگ فارسی

قلم رقاع .یکی از خطوط اسلامی است که بدان رقاع ( رقعه ها ) را مینوشتند و صور آن در اصل مانند حروف ثلث و توقیع است و در مواردی با آنها اختلاف دارد.
نامه ها، نوشته های مختصر، پاره های چیزی
( اسم ) ۱ - جمع رقعه نامه ها مکتوبها . ۲ - پاره ها پینه ها . ۳ - یکی از خطوط معروف اسلامی .

فرهنگ معین

(رِ ) [ ع . ] (اِ. ) ۱ - جِ رقعه ، نامه ها، نوشته ها. ۲ - پینه هایی که بر جامه زنند. ۳ - نام نوعی خط که ابن مقله اختراع کرد.

لغت نامه دهخدا

رقاع . [ رَق ْ قا] (ع ص ) مرقعدوز. (مهذب الاسماء) (یادداشت مؤلف ).


رقاع. [ رِ ] ( ع اِ ) ج ِ رُقعَة. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( فرهنگ نظام ) ( اقرب الموارد ). ج ِ رقعة؛ پاره ها و نوشته های مختصر. ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ). رجوع به رقعه شود.
- ذات الرقاع ؛ نوعی استخاره. رجوع به ماده ذات الرقاع شود.
- || نام جایگاهی است که یکی از غزوات حضرت رسول ( ص ) در آنجا واقع شده و نام همان غزوه را نیز ذات الرقاع گویند. رجوع به ماده ذات الرقاع و معجم البلدان ج 4 و اقرب الموارد و ناظم الاطباء ( ماده رقاع ) شود.
|| خطی است از اجناس خطوط. ( شرفنامه منیری ). نام خطی است از شش خط که ابن مقله وضع کرده است. ( از ناظم الاطباء ) ( آنندراج ) ( غیاث اللغات ). نام قسمی خط اختراع ذوالریاستین فضل بن سهل. ( الفهرست ابن ندیم ). قسمی خطاز قبیل نسخ و غیره. نام یکی از هفت قلم قدیم و جدید. ( یادداشت مؤلف ). رقاع یا قلم رقاع یکی از خطوط اسلامی است که بدان رقاع [رقعه ها] را می نوشتند و صور آن در اصل مانند حروف ثلث و توقیع است و در مواردی باآنها اختلاف دارد. ( از فرهنگ فارسی معین ) :
ور از فقر درمانم به مکتب
نویسم خط ثلث و نسخ و رقاعی.
خاقانی.
برای صورت حروف خط رقاع رجوع به فرهنگ فارسی معین شود.

رقاع. [ رَق ْ قا] ( ع ص ) مرقعدوز. ( مهذب الاسماء ) ( یادداشت مؤلف ).

رقاع . [ رِ ] (ع اِ) ج ِ رُقعَة. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (فرهنگ نظام ) (اقرب الموارد). ج ِ رقعة؛ پاره ها و نوشته های مختصر. (غیاث اللغات ) (آنندراج ). رجوع به رقعه شود.
- ذات الرقاع ؛ نوعی استخاره . رجوع به ماده ٔ ذات الرقاع شود.
- || نام جایگاهی است که یکی از غزوات حضرت رسول (ص ) در آنجا واقع شده و نام همان غزوه را نیز ذات الرقاع گویند. رجوع به ماده ٔ ذات الرقاع و معجم البلدان ج 4 و اقرب الموارد و ناظم الاطباء (ماده ٔ رقاع ) شود.
|| خطی است از اجناس خطوط. (شرفنامه ٔ منیری ). نام خطی است از شش خط که ابن مقله وضع کرده است . (از ناظم الاطباء) (آنندراج ) (غیاث اللغات ). نام قسمی خط اختراع ذوالریاستین فضل بن سهل . (الفهرست ابن ندیم ). قسمی خطاز قبیل نسخ و غیره . نام یکی از هفت قلم قدیم و جدید. (یادداشت مؤلف ). رقاع یا قلم رقاع یکی از خطوط اسلامی است که بدان رقاع [رقعه ها] را می نوشتند و صور آن در اصل مانند حروف ثلث و توقیع است و در مواردی باآنها اختلاف دارد. (از فرهنگ فارسی معین ) :
ور از فقر درمانم به مکتب
نویسم خط ثلث و نسخ و رقاعی .

خاقانی .


برای صورت حروف خط رقاع رجوع به فرهنگ فارسی معین شود.

فرهنگ عمید

۱. [جمعِ رُقعَة] = رقعه
۲. (هنر ) در خوشنویسی، نوعی خط از شش خطی که ابن مقله اختراع کرده است.

پیشنهاد کاربران

نامه ها . . . . نوشته ها. . . .


کلمات دیگر: