مترادف بررسی : امعان، بازدید، بازبینی، تتبع، تجسس، تحقیق، تعمق، تفحص، جست وجو، رسیدگی، غور، کاوش، مداقه، مطالعه، ملاحظه، نظارت، وارسی
بررسی
مترادف بررسی : امعان، بازدید، بازبینی، تتبع، تجسس، تحقیق، تعمق، تفحص، جست وجو، رسیدگی، غور، کاوش، مداقه، مطالعه، ملاحظه، نظارت، وارسی
فارسی به انگلیسی
study(ing)
check, dissection, evaluation, examination, inquiry, inspection, investigation, overhaul, probe, review, scan, scrutiny, search, study, survey, view
فارسی به عربی
تشاور , دراسة , مسح
مترادف و متضاد
امعان، بازدید، بازبینی، تتبع، تجسس، تحقیق، تعمق، تفحص، جستجو، رسیدگی، غور، کاوش، مداقه، مطالعه، ملاحظه، نظارت، وارسی
تحصیل، بررسی، مطالعه، درس، اتاق مطالعه، غور و بررسی، موضوع تحصیلی
مشورت، تامل، اندیشه، خیال، غور، شور، بررسی، سنجش
بهی، مباحثه، مناظره، بررسی، گفتگو، مذاکره، بحی و جدل
براورد، ممیزی، بررسی، بازدید، نقشه برداری، زمینه یابی، مطالعه مجمل، بردید
حواله، مکی، برات، بوته، چک، بررسی، چک بانک
رسیدگی، لمس، اداره، بررسی
تحقیق، رسیدگی، موشکافی، بررسی، بررسی دقیق، مداقه
منع، بررسی، مقابله
فرهنگ فارسی
رسیدگی تحقیق .
فرهنگ معین
(بَ رِ ) (حامص . ) رسیدگی ، تحقیق .
لغت نامه دهخدا
بررسی. [ ب َرْ، رَ / رِ ] ( حامص مرکب ) بازرسی. تفتیش. تنقیب. ( یادداشت مؤلف ). فحص. ( یادداشت مؤلف ). پرسش. پرس و جو.
- بررسی شدن ؛ تفتیش شدن. بازرسی شدن.
|| امعان نظر در نوشته ای. غوررسی و اظهار نظر در محتوای کتابی یا مقاله ای. مطالعه. اقتراح.
- بررسی شدن ؛ تفتیش شدن. بازرسی شدن.
|| امعان نظر در نوشته ای. غوررسی و اظهار نظر در محتوای کتابی یا مقاله ای. مطالعه. اقتراح.
فرهنگ عمید
۱. رسیدگی، وارسی.
۲. مطالعه و تحقیق.
۲. مطالعه و تحقیق.
دانشنامه آزاد فارسی
بررسی (review)
تحلیل انتقادی اجرای زندۀ یک اثر (مانند موسیقی یا نمایش)، یا یکی از برنامه های رادیو ـ تلویزیون، یا اثری چاپی. گزارش تحلیلی تماماً اظهارنظر شخصی است.
تحلیل انتقادی اجرای زندۀ یک اثر (مانند موسیقی یا نمایش)، یا یکی از برنامه های رادیو ـ تلویزیون، یا اثری چاپی. گزارش تحلیلی تماماً اظهارنظر شخصی است.
wikijoo: بررسی
فرهنگستان زبان و ادب
{survey} [باستان شناسی] مطالعۀ روشمند میدانی و پیمایشی برای شناسایی و تعیین موقعیت مکانی و ثبت پراکندگی محوطه های باستانی باتوجه به ویژگی های جغرافیایی و محیطی
متـ . بررسی باستان شناختی archaeological reconnaissance, archaeological survey
[عمومی] ← سانسور
[عمومی] ← سانسور
واژه نامه بختیاریکا
تَه رُوی؛ ته کَونی ( ته کاوی )
پیشنهاد کاربران
تحقیق
پوزش میخوام ولی{ فارسی} بررسی میشود ( بررسی ) . . . همین!
کلمات دیگر: