جوالدوز
فارسی به انگلیسی
sack - maker
bodkin
فرهنگ فارسی
سوزنی بزرگ و درشت برای دوختن توبره و جوال و امثال آن .
فرهنگ معین
( ~. ) (اِمر. ) سوزن بزرگی که برای دوختن جوال و پارچه های ضخیم به کار می رود.
لغت نامه دهخدا
جوالدوز. [ ج َ / ج ُ ] ( اِ مرکب ) سوزنی بزرگ و درشت برای دوختن توبره و جوال و امثال آن. مِسَلّة. ( زمخشری ). سوزن کلان که جوال به آن دوزند. ( آنندراج ) :
سعدی خط سبز دوست دارد
نه هر علف جوال دوزی.
احمدک وقتی بیکار میماند جوالدوز بخود میزند.
یک سوزن به خود بزن یک جوالدوز به دیگران .
|| ( نف مرکب ) آنکه جوال دوزد. دوزنده جوال.
سعدی خط سبز دوست دارد
نه هر علف جوال دوزی.
سعدی.
- امثال :احمدک وقتی بیکار میماند جوالدوز بخود میزند.
یک سوزن به خود بزن یک جوالدوز به دیگران .
|| ( نف مرکب ) آنکه جوال دوزد. دوزنده جوال.
فرهنگ عمید
سوزن درشت که برای دوختن جوال و پارچه های ستبر به کار می رود.
پیشنهاد کاربران
جوالدوز به ترکی
کلمات دیگر: