کلمه جو
صفحه اصلی

جوجه خروس

فارسی به انگلیسی

cockerel


cockerel, chicken, toung cock, young cock

toung cock, cockerel


young cock, cockerel


فارسی به عربی

دیک

مترادف و متضاد

rooster (اسم)
ستیزه جو، ستیز گر، ستیز جو، خروس، جوجه خروس، ادم ستیزه جو

cockerel (اسم)
خروس، خروسک، جوجه خروس

فرهنگ فارسی

پرندۀ اهلی نر تازه‌بالغ متعلق به سردۀ ماکیان (Galus) و راستۀ ماکیان‌سانان


( اسم ) ۱- نوزاد نر مرغ خانگی که پس از بلوغ تبدیل به خروس میشود. ۲- جوان تازه بدوران رسیده جوانک .

فرهنگ معین

( ~. خُ ) (اِمر. ) کنایه از: جوانِ تازه به دوران رسیده .

لغت نامه دهخدا

جوجه خروس. [ جو ج َ / ج ِ خ ُ ] ( اِ مرکب ) نوزاد نر مرغ خانگی که پس از بلوغ تبدیل به خروس میشود. || جوان تازه بدوران رسیده. جوانک. ( فرهنگ فارسی معین ): حکیم جوجه خروسم نفرموده است ؛ یعنی این شوی که بمن پیشنهاد میشود سخت جوان بلکه هنوز طفل است. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ).

فرهنگستان زبان و ادب

{cockerel} [علوم و فنّاوری غذا] پرندۀ اهلی نر تازه بالغ متعلق به سردۀ ماکیان (Galus ) و راستۀ ماکیان سانان

پیشنهاد کاربران

دم طلا
کاکلی
بلا
خوش تیپ


کلمات دیگر: