( دژ آباد ) ( صفت ) خشمگین غضبان .
دژاباد
فرهنگ فارسی
فرهنگ معین
( دژآباد ) ( ~. ) (ص مر. ) خشمگین ، غضبان .
لغت نامه دهخدا
دژاباد. [ دُ ] ( ص مرکب ) سهمگین و خشم آلود. ( برهان ). خشم آلود. ( شرفنامه منیری ). خشمگین. غضبان. دژآگام. دژآگامه. دژآگاه. دژآگه :
اگر شیر دژابادش ببیند
چو سگ اندر پس زانو نشیند.
اگر شیر دژابادش ببیند
چو سگ اندر پس زانو نشیند.
بهرامی.
فرهنگ عمید
( دژآباد ) ۱. به بدی و زشتی برآمده.
۲. خشم آلود: اگر شیر دژآبادش ببیند / چو سگ اندر پس زانو نشیند (بهرامی: شاعران بی دیوان: ۴۰۶ ).
۳. بدخو، زشت خو.
۴. سهمگین.
۲. خشم آلود: اگر شیر دژآبادش ببیند / چو سگ اندر پس زانو نشیند (بهرامی: شاعران بی دیوان: ۴۰۶ ).
۳. بدخو، زشت خو.
۴. سهمگین.
دانشنامه عمومی
دژآباد. دژآباد، روستایی از توابع بخش زرقان شهرستان شیراز در استان فارس ایران است.
این روستا در دهستان بندامیر قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۳۸۰ نفر (۸۶خانوار) بوده است.
این روستا در دهستان بندامیر قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۳۸۰ نفر (۸۶خانوار) بوده است.
wiki: دژآباد
کلمات دیگر: