کلمه جو
صفحه اصلی

روباز

فارسی به انگلیسی

uncovered, exposed, unveiled, opencast, open

مترادف و متضاد

open (صفت)
فراز، صریح، دایر، باز، اشکار، روباز، بی ابر، مفتوح، ازاد، در معرض، رک گو، بی الایش، فاش، علنی، سرگشاده، گشوده، واریز نشده، بی پناه

barefaced (صفت)
گستاخ، بی شرم، پر رو، روباز

hypaethral (صفت)
روباز، رو به آسمان، بی سقف، بی پوشش

فرهنگ فارسی

( صفت ) ۱ - گشاده رو بی حجاب : زن رو باز . ۲ - آنچه که بالای آن باز و گشاده باشد : کالسکه رو باز .

فرهنگ معین

(ص مر. ) ۱ - بی حجاب . ۲ - آن چه که بالای آن باز و گشاد باشد: کالسکة روباز.

لغت نامه دهخدا

روباز. ( ص مرکب ) گشاده رو. بی حجاب. ( ناظم الاطباء ) ( از اشتینگاس ). || هر چیز که پیشگاه آن باز باشد مانند درشکه. ( از اشتینگاس ). || گستاخ. بیشرم و وَقِح. و رجوع به رو شود.

فرهنگ عمید

۱. گشاده رو، بی حجاب.
۲. آنچه رویش پوشیده نباشد، آنچه در پرده نباشد.

پیشنهاد کاربران

Open air
Outdoor


کلمات دیگر: