کلمه جو
صفحه اصلی

برخورد


مترادف برخورد : تماس، دیدار، ملاقات، رفتار، سلوک، معامله، اصابت، التقا، تلاقی، زدوخورد، مشاجره لفظی ، درگیری، اصطکاک، تصادم، تصادف، شیوه رفتار

فارسی به انگلیسی

bump, clash, conflict, crisscross, encounter, friction, impact, incident, jostle, smash, stroke, tangle, bat, run-in, contact, conjunction, attitude

encounter, contact, conjunction, attitude


bump, clash, conflict, crisscross, encounter, friction, impact, incident, jostle, smash, stroke, tangle


فارسی به عربی

اثر علیه , استقبال , اشتباک , اصطدام , حادثة , حطم , حی , ضربة , عنوان , لقاء , نزاع ، اِحْتکاکٌ

مترادف و متضاد

smash (اسم)
برخورد، ضربت، سر و صدا، تصادم

strike (اسم)
ضربه، اصابت، برخورد، ضربت، ضرب، اعتصاب

reception (اسم)
پذیرش، قبول، برخورد، پذیرایی، مهمانی، دریافت

conflict (اسم)
نبرد، برخورد، ستیزه، ضدیت، نا سازگاری، تضاد، کشمکش، مناقشه، مغایرت، کشاکش

affection (اسم)
تاثیر، خوی، مهربانی، عاطفه، محبت، ابتلاء، مهر، برخورد، عدم تنافر، عطف، علاقه

meeting (اسم)
برخورد، اجتماع، تلاقی، انجمن، مجمع، جماعت، هم ایش، اجماع، ملاقات، جماعت همراهان، میتینگ، جلسه، نشست

collision (اسم)
برخورد، تلافی، تصادم

encounter (اسم)
تصادف، برخورد، مواجهه، ملاقات، رویارویی

clash (اسم)
برخورد، تصادم، تصادم شدید کردن

incidence (اسم)
برخورد، انتشار، مشمولیت، وقوع، شیوع مرض، تعلق واقعی مالیات

confluence (اسم)
برخورد، تلاقی، هم ریزگاه، همریختنگاه، اتصال یا تلاقی دو نهر

conflux (اسم)
برخورد، تلاقی، هم ریزگاه

greeting (اسم)
برخورد، سلام، خوشامد، درود، خوش آمد، تبریک، تهنیت، احترام، تبریکات، خوش باش، سلام کننده

tilt (اسم)
شتاب، تمایل، برخورد، زد و خورد، پرتاب، کجی، شیب، سرازیری، مسابقه نیزه سواری، شمشیربازی سواره در قرون وسطی

osculation (اسم)
برخورد، بوسه، تماس، اشتراک صفات

contact (اسم)
اتصال، برخورد، مخابره، تماس، قباله

contiguity (اسم)
مجاورت، نزدیکی، برخورد، وابستگی، تماس، ربط

تماس، دیدار، ملاقات


رفتار، سلوک، معامله


اصابت، التقا، تلاقی


زدوخورد


مشاجره (لفظی)، درگیری


اصطکاک


تصادم، تصادف


شیوه رفتار


۱. تماس، دیدار، ملاقات
۲. رفتار، سلوک، معامله
۳. اصابت، التقا، تلاقی
۴. زدوخورد
۵. مشاجره (لفظی)، درگیری
۶. اصطکاک
۷. تصادم، تصادف
۸. شیوه رفتار


فرهنگ فارسی

تصادف، ملاقات کرن، بهم رسیدن
( مصدر اسم ) ۱- بهم رسیدن دو چیز تصادم . ۲- بهم رسیدن دو کس تصادف ملاقات .

برهم‌کنش حاصل از نزدیکی دو یا چند ذره در بازۀ زمانی کوتاه، که در آن تکانۀ کل ذرات پایسته می‌ماند


فرهنگ معین

(بَ خُ ) (مص مر. اِمص . ) ۱ - به هم رسانیدن دو چیز، تصادم . ۲ - به هم رسیدن دو کس ، تصادف ، ملاقات .

لغت نامه دهخدا

برخورد. [ ب َ خوَر / خُرْ ] ( مص مرخم ) برخوردن. ملاقات. تصادم. ملاقی شدن. ( از غیاث ).
- بد برخورد ؛ ترشرو و متکبر و خشن بهنگام دیدار.
- برخورد خوبی نکردن ؛ نیک تلقی نکردن و به ترشروئی و سردی دیدار کردن.
- خوش برخورد؛ گشاده رو و مؤدب بهنگام ملاقات. || رفتار. معامله. مصاحبت. ( یادداشت مؤلف ). || تقاطع. || تصادف. صدفه. ( یادداشت مؤلف ). بهم رسیدگی با شدت.

فرهنگ عمید

۱. تصادف.
۲. ملاقات، به هم رسیدن دو چیز یا دو تن هنگام رد شدن و گذشتن از جایی.
* برخورد کردن: (مصدر لازم )
۱. همدیگر را دیدن، ملاقات کردن.
۲. تصادف کردن.
۳. [عامیانه، مجاز] باشدت وخشونت رفتار کردن.

۱. تصادف.
۲. ملاقات؛ به ‌هم رسیدن دو چیز یا دو تن هنگام رد شدن و گذشتن از جایی.
⟨ برخورد کردن: (مصدر لازم)
۱. همدیگر را دیدن؛ ملاقات کردن.
۲. تصادف کردن.
۳. [عامیانه، مجاز] باشدت وخشونت رفتار کردن.


دانشنامه عمومی

در برخورد دو جسم در زمان کوتاه تماس، نیروهایی به هم اعمال می کنند. به علت برقراری قانون سوم نیوتون در مورد نیروهای برخوردی، نیرویی که یکی از اجسام به دیگری وارد می کند از نظر اندازه مساوی ولی در خلاف جهت نیرویی است که از طرف جسم مقابل به آن وارد شده است.قوانین پایستگی انرژی مکانیکی و پایستگی تکانه خطی، دقیقاً برقرار بوده (پایستگی انرژی جنبشی همواره برقرار نیست) و به ما این امکان را می دهد تا نتیجه برخورد را پیش بینی کنیم.هرگاه در برخورد انرژی جنبشی پایسته باشد انرژی پتانسیل نیز پایسته خواهد بود.
مکانیک تحلیلی: کارشناسی ارشد / مولفین: محمد مولوی، وحید بهرامی /
مکانیک تحلیلی / گرانت فولز، جورج کسیدی / ترجمه جعفر قیصری / مرکز نشر دانشگاهی
تشریح مسائل فیزیک هالیدی / مولف: امین شیرانی / انتشارات پویش اندیشه
هر گاه دو جسم با هم برخورد کنند، در صورتی که با هم یک تک سیستم تلفیقی شوند، نیرویی که هر کدام در خلال تماس بر دیگری وارد می آورد، نیرویی داخلی است.تکانه ی خطی کل بدون تغییر باقی می ماند، بنابراین می توان نوشت:
بنابراین:
با توجه به قانون پایستگی انرژی می توانیم بنویسیم:

برخورد (ابهام زدایی). برخورد ممکن است به یکی از موارد زیر اشاره داشته باشد:
برخورد (فیلم ۱۳۷۰)
برخورد (فیلم ۲۰۰۹)
برخورد (فیلم ۲۰۱۳)

برخورد (فیلم ۱۳۷۰). برخورد فیلمی به کارگردانی سیروس الوند و نویسندگی علیرضا آقابالایی، کامبوزیا پرتوی محصول سال ۱۳۷۰ است.
احمد نجفی
فرزانه کابلی
ناصر هاشمی
هایده حائری
سیروس ابراهیم زاده
پردیس افکاری
حسن جوهرچی
بهمن کریمی
علی اکبر طوفان پناه
نصرت کریمی
ملیحه نیکجومند
پرویز شفیع زاده
فاطمه مجلسی
همایون خلیق
فرانک محمدحسن
هرمز نثری
امیر خاتم ساز
احمد دوست محمدی
سپیده ابرآویز
کاظم درویش
لیلا کریمی
وجیهه لقمانی
امیر صادقیان
حسین حسین زاده
سعید فرزند یک خانواده متمکن در یک حادثه رانندگی باعث مرگ مردی می شود و می گریزد. پلیس از روی نشانه اتومبیل، پدر سعید را به اتهام قتل دستگیر می کند. وقتی موضوع روشن می شود سعید به جای پدر روانه زندان می شود. کوشش پدر سعید برای جلب رضایت همسر و برادر مقتول بی نتیجه است، تا این که بیماری کلیه همسر مقتول موجب می شود که علی، پسر عموی سعید که به دختر عمویش علاقه مند است، یکی از کلیه هایش را به زن ببخشد و ماجرا را به خوشی فیصله دهد. پس از این ماجرا برادر مقتول با همسر برادرش و علی با دختر عمویش ازدواج می کنند.

برخورد (فیلم ۲۰۰۹). «برخورد» (انگلیسی: Collision (2009 film)) یک فیلم است که در سال ۲۰۰۹ منتشر شد. از بازیگران آن می توان به کریستوفر هیچنز اشاره کرد.
۲۷ اکتبر ۲۰۰۹ (۲۰۰۹-10-۲۷)

برخورد (فیلم ۲۰۱۳). «برخورد» (انگلیسی: Collision (2013 film)) یک فیلم به کارگردانی دیوید مارکونی است که در سال ۲۰۱۳ منتشر شد. از بازیگران آن می توان به فرانک گریلو، جایمی الکساندر، و ماری-ژوزه کروز اشاره کرد.
۳۰ ژانویه ۲۰۱۳ (۲۰۱۳-01-۳۰) (France)

برخورد (فیلم). برخورد (فیلم) فیلمی به کارگردانی سیروس الوند و نویسندگی علیرضا آقابالایی، کامبوزیا پرتوی ساختهٔ سال ۱۳۷۰ است.

برخورد (مجموعه تلویزیونی). برخورد یک مجموعه تلویزیونی محصول سال ۱۳۸۸ به کارگردانی محمدهادی نامور، و تهیه کنندگی احمد عطاری می باشد که از شبکه پخش شد. این مجموعه در ۱۳ قسمت ۴۵ دقیقه ای تهیه شد.
مجید مشیری
نسرین مقانلو
داود نصیری
محمود مقامی
یحیی ... صمیمی
مهدی شامبیاتی
بابک تهرانی
محمود وکیل کارکشته و منصفی است و همیشه از حق بیگناهان دفاع می کند ناگهان با یک دوست قدیمی مواجه می شود که نیاز به کمک داشت و بدین ترتیب وارد ماجرایی تازه شده و بنا به دلایلی در ادامه متهم به قتل می شود اما با پی گیری هایی اتفاق های جدیدی در زندگی اش رخ می دهد.

فرهنگستان زبان و ادب

{collision} [فیزیک] برهم کنش حاصل از نزدیکی دو یا چند ذره در بازۀ زمانی کوتاه، که در آن تکانۀ کل ذرات پایسته می ماند

پیشنهاد کاربران

چند معنی دارد: رفتار یا تصادف یا دیدار


برخورد قاطع با . . . . . . . . .


کلمات دیگر: