کلمه جو
صفحه اصلی

جیم

فرهنگ فارسی

شتر سخت آرزومند ضراب یا دیبا

فرهنگ معین

(اِ. ) نام حرف ششم الفبای فارسی . ، ~شدن گریختن ، پنهان شدن .

لغت نامه دهخدا

جیم. ( ع ص ، اِ ) شتر سخت آرزومند ضراب. ( منتهی الارب ) ( ذیل اقرب الموارد از تاج العروس ). اشتر تیزشهوة. ( مهذب الاسماء ). || دیبا. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). || حرفی است از حروف هجا، و مؤنث نیز آید. ( منتهی الارب ). پنجمین حرف از حروف هجا. ( از اقرب الموارد ). تلفظ حرف پنجم از حروف تهجی و در حساب جُمَّل نماینده عدد سه و در حساب ترتیبی نماینده عدد شش باشد :
زلف تو سیم تو از دزد نگه خواهد داشت
بخم و پیچ برافکنده چو جیم اندر جیم.
فرخی.
زبهر آنکه بجعد و بزلف او مانم
بحیله تن را گه جیم کردمی گه دال.
فرخی.
دهان تنگ تو میم است گویی
شکنج زلف تو جیم است گویی.
نظامی.
زلف سیهش بشکل جیمی
قدش چو الف دهن چو میمی.
نظامی.
|| ( مص ) جیم نوشتن. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ): جیم جیماً؛ جیم نوشت. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ).

فرهنگ عمید

نام حرف «ج».

دانشنامه عمومی

جیم (ابهام زدایی). جیم حرف ششم الفبای فارسی است، و نیز ممکن است به یکی از موارد زیر اشاره داشته باشد:
نام مصغر برگرفته از جیمز
رود جیم
جیمبو

گویش مازنی

/jim/ ابزاری در خرمن گاه

ابزاری در خرمن گاه


پیشنهاد کاربران

انگار یکی از اسمای حضرت یعقوبه

به معنی فرار کردن یا گریختن از انجام کاری هم هست.
برای نمونه : از سرکارم جیم شدم و رفتم خونه.


کلمات دیگر: