کلمه جو
صفحه اصلی

جنه

فرهنگ فارسی

یکی از دیه های بار فروش

فرهنگ معین

(جُ نَّ ) [ ع . جنة ] (اِ. ) سپر.
(جِ نَّ ) [ ع . ] (ق . ) دیوانگی .

(جُ نَّ) [ ع . جنة ] (اِ.) سپر.


(جِ نَّ) [ ع . ] (ق .) دیوانگی .


لغت نامه دهخدا

جنه. [ ج َ ن َ ] ( اِخ ) یکی از دیههای بارفروش. رجوع به ترجمه مازندران و استراباد رابینو ص 160 شود.

جنة. [ ج َن ْ ن َ ] (ع اِ) بهشت . || بستان . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). بستان دارای درختان ، و گویند دارای خرمابن . (اقرب الموارد). ج ، جنان ، جنات . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || خرمابن بلندبالا. (اقرب الموارد).


جنة. [ ج ِن ْ ن َ ] (ع اِ) فرشتگان . (منتهی الارب ). || گروهی از پریان . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). و این اخص است از جن ، زیرا تاء دلالت دارد بر وحدت جنسی . || از جوانی آغاز آن است . || ازگیاه شکوفه ٔ آن است . (اقرب الموارد). || (اِمص ) دیوانگی . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد): ان هوالا رجل به جنة فتربصوا به حتی حین . (قرآن 25/23).


جنة. [ ج ُن ْ ن َ ] (ع اِ) سپر. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || هر سلاحی که انسان را نگهداری کند. (اقرب الموارد). || پرده . (منتهی الارب ). || نوعی از برقع زنان که بدان سر و روی و سینه و پشت سوای کمر پوشیده شود. ج ، جُنَن . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد).


فرهنگ عمید

۱. سپر.
۲. [مجاز] آنچه شخص را محفوظ و مستور بدارد.

دانشنامه عمومی

جنه (در زبان های اروپایی: Djenné) شهری است در کرانه رود بانی در جنوب کشور مالی.
برای جزیره جنه در خلیج فارس به جنه (جزیره) رجوع نمائید.
جنه در سال ۳۹۹ پ.م. توسط قوم بوزو در مکانی که جنه-جنو نام دارد (۱٬۵ کیلومتر بالاتر از جنه در راستای رودخانه)، بنا شد.به نوشته سعدی مردم شهر به دلیل رفت و آمد بازرگانان مسلمان به این شهر اسلام آوردند، سلطان کنبورو اولین پادشاهی در جنه بود که اسلام آورد؛ او کاخ خود را ویران کرد و به جای آن مسجد بزرگی ساخت.پس از گرویدن به اسلام، شهر در ۱۰۴۳م و بقولی در سده سیزدهم تغییر مکان داد.جنه به مرور تبدیل به یک شهر بازرگانی پررونق و مرکز آموزش و تحصیل در باختر آفریقا شد. جنه نقش بزرگی در رونق تجارت صحراگذر بازی کرد و با شهر تیمبوکتو به رقابت پرداخت.بعدها امپراتوران مالی و سُنغای بر آن چیره شدند.
جمعیت آن در سال ۱۹۸۷م حدود ۱۲ هزار نفر بوده است.
جنه بخاطر معماری خشتی ساختمان های آن شهرت فراوانی دارد و بویژه مسجد بزرگ جنه که در ۱۹۰۷ ساخته شده، شناخته شده ترین نمونه این معماری در آن منطقه است.

دانشنامه اسلامی

[ویکی اهل البیت] جنة. به معنی باغ و بستان است و در قرآن برای باغهای دنیوی یا وعده گاه نیکان و پارسایان در عالم آخرت بسیار آمده است.
جنة به معنی باغهای دنیوی در آیات قرآن بسیار است «کمثل جنة بربوة» مانند باغی در جای بلند. «لقد کان لسبأفی مسکنهم آیة جنتان عن یمین و شمال»؛ (سوره سبا/آیه 15) اهل سبا را (در یمن) آیتی بود دو باغ از جانب راست و چپ.
«و فی الارض قطع متجاورات و جنات من أعناب»؛ (سوره رعد/آیه 4) در زمین است قطعه ها کنار یکدیگر و باغها از انگور. «فاخرجناهم من جنات و عیون»؛ فرعونیان را بیرون بردیم از باغها و چشمه ها.
جنة در قرآن بیشتر به معنی بهشت، یعنی وعده گاه نیکان و پارسایان در عالم آخرت آمده است. «تلک الجنة التی نورث من عبادنا من کان تقیا»؛ (سوره مریم/آیه63) این بهشت است به ارث می دهیم به بندگان خود هر کس پرهیزکار باشد.
در بزرگی آن فرمود: «و جنة عرضها السموات والارض». (سوره آل عمران/آیه 128) و نیز فرمود: «و جنة عرضها کعرض السماء والارض». (سوره حدید/آیه 21) بشتابید سوی مغفرت پروردگار و بهشتی که فراخی آن به اندازه آسمان و زمین است.(ج3، ص187)
شیخ ابوالفتوح رحمه الله گوید: برای رسول صلی الله علیه و آله نوشتند ما را با بهشت می خوانی که عرض او چند آسمان و زمین است؟ پس دوزخ کجا باشد؟ رسول صلی الله علیه و آله گفت: یا سبحان الله چون روز در آمد شب کجا باشد انتهی، یعنی مزاحمت میان موجودات عالم آخرت نیست در یک جا هم بهشت است و هم جهنم چنانکه در برزخ همچنین است دو تن را نزدیک هم دفن می کنند یکی صالح و دیگری طالح.
[ویکی اهل البیت] به معنی باغ و بستان است و در قرآن برای باغهای دنیوی یا وعده گاه نیکان و پارسایان در عالم آخرت بسیار آمده است.
جنة به معنی باغهای دنیوی در آیات قرآن بسیار است «کمثل جنة بربوة» مانند باغی در جای بلند. «لقد کان لسبأفی مسکنهم آیة جنتان عن یمین و شمال»؛ (سوره سبا/آیه 15) اهل سبا را (در یمن) آیتی بود دو باغ از جانب راست و چپ.
«و فی الارض قطع متجاورات و جنات من أعناب»؛ (سوره رعد/آیه 4) در زمین است قطعه ها کنار یکدیگر و باغها از انگور. «فاخرجناهم من جنات و عیون»؛ فرعونیان را بیرون بردیم از باغها و چشمه ها.
جنة در قرآن بیشتر به معنی بهشت، یعنی وعده گاه نیکان و پارسایان در عالم آخرت آمده است. «تلک الجنة التی نورث من عبادنا من کان تقیا»؛ (سوره مریم/آیه63) این بهشت است به ارث می دهیم به بندگان خود هر کس پرهیزکار باشد.
در بزرگی آن فرمود: «و جنة عرضها السموات والارض». (سوره آل عمران/آیه 128) و نیز فرمود: «و جنة عرضها کعرض السماء والارض». (سوره حدید/آیه 21) بشتابید سوی مغفرت پروردگار و بهشتی که فراخی آن به اندازه آسمان و زمین است.(ج3، ص187)
شیخ ابوالفتوح رحمه الله گوید: برای رسول صلی الله علیه و آله نوشتند ما را با بهشت می خوانی که عرض او چند آسمان و زمین است؟ پس دوزخ کجا باشد؟ رسول صلی الله علیه و آله گفت: یا سبحان الله چون روز در آمد شب کجا باشد انتهی، یعنی مزاحمت میان موجودات عالم آخرت نیست در یک جا هم بهشت است و هم جهنم چنانکه در برزخ همچنین است دو تن را نزدیک هم دفن می کنند یکی صالح و دیگری طالح.
صالح در باغی است وسیع که قبر طالح را دربردارد اما او از نعمت باغ چیزی درنمی یابد و عذاب می بیند. به اعتقاد ما هم اکنون بهشت و دوزخ موجودند. دانشمندان امروز گویند: فضای این جهان که از آن به آسمان تعبیر می کنیم خالی است و کرات و ستارگان در آن پراکنده اند بنابراین قول بهشتی که به فراخی این فضا باشد در یک کره و ستاره نمی گنجد و جاهای دیگر فضا خالی است پس بهشت چگونه هم اکنون موجود است و در کجاست؟ و از این جهت بعضی از قدما گفتند: بهشت پس از قیامت آفریده می شود و اکنون موجود نیست و ما گوئیم این قول مردود است و بهشت هم اکنون هست و چون عالم آخرت را نمی توان به دنیا قیاس کرد آن مزاحمت که در اجسام دنیوی هست در آن عالم نیست.
چنانکه از صفات دیگر بهشت که خداوند فرموده: واضح خواهد گشت اگر به ما گویند همه بهشت با آن همه وسعت در یک نقطه می گنجد باور می کنیم چنان که همه کتاب شفا و مطالب قانون در دماغ ابوعلی ابن سینا می گنجید.

[ویکی الکتاب] معنی جِنَّةِ: جن-طائفهای از موجودات غیر ازملائکه که شعور و اراده دارند و از حواس ما پنهانند (دراصل به معنی استتارونهان شدن)-جنون یا جن زده گی(در جمله"رَجُلٌ بِهِ جِنَّةٌ ")
معنی جَنَّةِ: باغ (وجه تسمیه اش این است که پوشش درختان مانع از دیدن زمین می شود)-بهشت
معنی جُنَّةً: سپر-پرده و پوششی است که با آن خود را از شر حفظ میکنند
معنی عَرْضُهَا: عرضش - وسعتش (منظور از عرض بهشت در عبارت "جَنَّةٍ عَرْضُهَا کَعَرْضِ ﭐلسَّمَاءِ وَﭐلْأَرْضِ"، چیزی در مقابل طول آن نیست ، بلکه منظور وسعت آن است ، و این استعمالی شایع است)
ریشه کلمه:
جنن (۲۰۱ بار)

«جنّة» در اصل از مادّه «جنّ» (بر وزن فنّ) به معنای پوشاندن چیزی است و از آنجا که سپر، انسان را در مقابل ضربات دشمن می پوشاند به آن «جُنّه» و «مِجَنّ» و «مِجَنَّه» می گویند. «جِنَّة» به معنای «جنون» در اصل از مادّه «جَنّ» (بر وزن ظنّ) به معنای ستر و پوشش است، و از آنجا که «مجنون» چنان است که گویی عقلش پوشیده شده، این تعبیر درباره او به کار می رود، و به هر حال نکته قابل ملاحظه اینجاست که گویا می خواهد این حقیقت را بیان کند که دعوت کننده به اندیشه و بیداری فکر، چگونه ممکن است خود مجنون باشد، و همین که منادی تفکر است، خود دلیل بر نهایت عقل و درایت اوست.

پیشنهاد کاربران

باغ*بهشت


کلمات دیگر: