کلمه جو
صفحه اصلی

تخاریب

فرهنگ فارسی

( اسم ) جمع تخروب . ۱- سوراخها. ۲- خانه های زنبور لانه های زنبور.
جمع تخریب ویران کردن ها و تعبیه لشکرها .

فرهنگ معین

(تَ ) [ ع . ] (اِ. ) جِ تخروب .۱ - سوراخ - ها. ۲ - خانه های زنبور، لانه های زنبور.

لغت نامه دهخدا

تخاریب. [ ت َ ] ( ع اِ ) ج ِ تُخْروب. ( قطر المحیط ). سوراخها مانند خانه های زنبوران. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( اقرب الموارد ) ( قطر المحیط ). || سوراخ که در آن مگس انگبین نهد. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ) ( قطر المحیط ) ( از ناظم الاطباء ). بمعنی نخاریب به نون که تابجای نون آمده است. ( از قطر المحیط ). صاحب نشوءاللغة آرد: النخاریب و التخاریب ؛ خروق کبیوت الزنابیر و الثقب التی یمج النحل العسل فیها. ( نشوءاللغة ص 23 ).

تخاریب. [ ت َ ] ( ع اِ ) ج ِ تخریب. ویران کردن ها : و تعبیه لشکرها و تخاریب بلادو شهرها بر آن شیوه پیش گیرند. ( جهانگشای جوینی ).

تخاریب . [ ت َ ] (ع اِ) ج ِ تُخْروب . (قطر المحیط). سوراخها مانند خانه های زنبوران . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد) (قطر المحیط). || سوراخ که در آن مگس انگبین نهد. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد) (قطر المحیط) (از ناظم الاطباء). بمعنی نخاریب به نون که تابجای نون آمده است . (از قطر المحیط). صاحب نشوءاللغة آرد: النخاریب و التخاریب ؛ خروق کبیوت الزنابیر و الثقب التی یمج النحل العسل فیها. (نشوءاللغة ص 23).


تخاریب . [ ت َ ] (ع اِ) ج ِ تخریب . ویران کردن ها : و تعبیه ٔ لشکرها و تخاریب بلادو شهرها بر آن شیوه پیش گیرند. (جهانگشای جوینی ).


فرهنگ عمید

= تخریب

تخریب#NAME?



کلمات دیگر: