مترادف برتری : استیلا، اولویت، براعت، ترجیح، تفضل، تفوق، تقدم، رجحان، سبق، فضل، فضیلت، مزیت، منت، تسلط، سلطه، چیرگی
برتری
مترادف برتری : استیلا، اولویت، براعت، ترجیح، تفضل، تفوق، تقدم، رجحان، سبق، فضل، فضیلت، مزیت، منت، تسلط، سلطه، چیرگی
فارسی به انگلیسی
advantage, ascendancy, ascendency, distinction, dominance, domination, eminence, excellence, hegemony, mastery, nobility, odds, predominance, preeminence, preponderance, preponderancy, primacy, priority, superiority, supremacy, upper hand, virtue
preference, superiority
فارسی به عربی
اولویة , براعة , تاثیر , تفضیل , تفوق , فائدة , فخامة , فرق , هیمنة
مترادف و متضاد
توانایی، تاثیر، برتری، تفوق، اعتبار، نفوذ، تجلی
پا، حکومت، برتری، بازو، عظمت، قدرت، نیرو، برق، توان، زبر دستی، زور، سلطه، سلطنت، نیرومندی، بنیه، توش، اقتدار، قدرت دید ذره بین، سلطه نیروی برق
راهنمایی، برتری، رهبری، تصدی، سرکردگی
سبقت، برتری، تقدم، پیشی، امتیاز، اولویت، حق تقدم
سبقت، مزیت، برتری، سود، منفعت، فایده، صرفه، حسن، تفوق، بهتری
مزیت، برتری
مزیت، برتری، تفوق، خوبی، رجحان، شگرفی، ممتازی، علو مقام
مزیت، برتری، تفوق، رفعت، ارشدیت، بزرگتری
سبقت، برتری، تفوق، بلندی، افراشتگی
ترفیع، مزیت، برتری، تقدم، رجحان، ترجیح، اولویت، صلیقه
برتری، تقدم، پیشی، تفاضل، اولویت، حق تقدم
مزیت، برتری، سود، منفعت، فایده، نفع
برتری، تفوق، غلبه، رجحان
مزیت، برتری، تفوق، بهتری
برتری، تقدم
برتری، تفوق، استیلاء، تسلط، پیشوایی، اولویت
برتری، تشخیص، سر بلندی، امتیاز، تمیز، فرق، رجحان، ترجیح
برتری، تسلط، حکمفرمایی
برتری، برجستگی، سده، امتیاز، علو، پیش امدگی
برتری، برجستگی، جلو امدگی، نکته برجسته، موضوع برجسته، چابکی در جست و خیز
برتری، برجستگی، جلو امدگی، نکته برجسته، موضوع برجسته، چابکی در جست و خیز
برتری، تفوق، رهبری، بزرگی، ریاست، پیشوایی
برتری، علو، حضرت، اعلیحضرت، بزرگی عظمت و شان و اقتدار
برتری، خوبی، عالیجناب، حضرت، جناب
برتری، تفوق، رجحان
برتری
استیلا، اولویت، براعت، ترجیح، تفضل، تفوق، تقدم، رجحان، سبق، فضل، فضیلت، مزیت، منت
تفوق، تسلط
سلطه، چیرگی
۱. استیلا، اولویت، براعت، ترجیح، تفضل، تفوق، تقدم، رجحان، سبق، فضل، فضیلت، مزیت، منت
۲. تفوق، تسلط
۳. سلطه، چیرگی
فرهنگ فارسی
۱- بالاتری بلندتری . ۲- اولویت رجحان .
فرهنگ معین
( ~. ) (حامص . ) ۱ - بالاتری ،بلندتری . ۲ - اولویت ، رجحان .
لغت نامه دهخدا
برتری. [ ب َ ت َ ] ( حامص مرکب ) فضل. علاء. ( دستوراللغة ). علو. اعتلا. تفوق. رجحان. مزیت. بالاتری. اعلائی. ارفعی. رفعت. ( یادداشت مؤلف ). بزرگی. فزونی :
جز برتری نجویی گویی که آتشی
جز راستی نیابی گوئی ترازویی.
ترا برتری باشد از روزگار.
که او داد بر برتری دستگاه.
بدیوانگی ماند این داوری.
بدان برتری بربباید گریست.
که مرد پرستنده را دشمن است.
که با او کسی را نبد برتری.
برخیره مکن برتری تمنا.
نه عیبی بجز همتش برتری را.
که مانده تر شوی آنگه که بر شوی بفراز.
ز بیدانشی جسته ای برتری
تو بد گوهری و ز سگ کمتری.
نهان تو چون رنگ اهریمن است.
گرچه ترا نگفت سزاوار آن تویی
جز برتری نجویی گویی که آتشی
جز راستی نجویی گویی ترازویی.
مگر از طریق هنرپروری.
زود باشد که برتری جوید.
- برتری داشتن ؛ تفوق.
- برتری کردن ؛ ترفع. ( دهار ). بیشی کردن. فزونی کردن :
تو زیشان مکن بیشی و برتری
که گر ز آهنی بی گمان بگذری.
جز برتری نجویی گویی که آتشی
جز راستی نیابی گوئی ترازویی.
رودکی.
وگر باز گرددسوی شهریارترا برتری باشد از روزگار.
فردوسی.
سپاس از خداوند خورشید و ماه که او داد بر برتری دستگاه.
فردوسی.
چو درویش نادان کند برتری بدیوانگی ماند این داوری.
فردوسی.
بزرگی که فرجام آن تیرگی است بدان برتری بربباید گریست.
فردوسی.
در برتری راه اهریمن است که مرد پرستنده را دشمن است.
فردوسی.
ببر از همه گوی پیغمبری که با او کسی را نبد برتری.
اسدی.
برپایه علمی برآی خوش خوش برخیره مکن برتری تمنا.
ناصرخسرو.
نه ریبی بجز حکمتش مردمی رانه عیبی بجز همتش برتری را.
ناصرخسرو.
فزونت رنج رسد چون به برتری کوشی که مانده تر شوی آنگه که بر شوی بفراز.
مسعودسعد.
- برتری جستن ؛ جویای رجحان و تفوق شدن : ز بیدانشی جسته ای برتری
تو بد گوهری و ز سگ کمتری.
فردوسی.
همه رای تو برتری جستن است نهان تو چون رنگ اهریمن است.
فردوسی.
یک بیت شعر یاد کنم زانکه رودکی گرچه ترا نگفت سزاوار آن تویی
جز برتری نجویی گویی که آتشی
جز راستی نجویی گویی ترازویی.
فرخی.
نجوید کسی بر کسی برتری مگر از طریق هنرپروری.
نظامی.
آنکه با خود برابرش کردی زود باشد که برتری جوید.
سعدی.
- برتری دادن ؛ تفضیل. ترجیح.- برتری داشتن ؛ تفوق.
- برتری کردن ؛ ترفع. ( دهار ). بیشی کردن. فزونی کردن :
تو زیشان مکن بیشی و برتری
که گر ز آهنی بی گمان بگذری.
فردوسی.
|| کبر. تکبر.فرهنگ عمید
بالاتری، رجحان.
دانشنامه عمومی
برتری ممکن است به یکی از موارد زیر اشاره داشته باشد:
برتری (ترانه)
برتری (فیلم ۲۰۱۴)
برتری (ترانه)
برتری (فیلم ۲۰۱۴)
wiki: فیلمی در ژانر فیلم علمی–تخیلی و مهیج و آمریکایی می باشد که در سال ۲۰۱۴ اکران شد.
برتری در بانک اطلاعات اینترنتی فیلم ها (IMDb)
برتری در باکس آفیس موجو
برتری در راتن تومیتوز
برتری در متاکریتیک
برتری اولین تجربه کارگردانی والی فیستر فیلمبردار قدیمی هالیوود می باشد که از ستارگانی چون جانی دپ و مورگان فریمن و ربکا هال و کیت مارا و کیلین مورفی استفاده کرده است.
همچنین کریستوفر نولان و اما توماس هم از تهیه کنندگان اجرایی این فیلم می باشند.
برتری در بانک اطلاعات اینترنتی فیلم ها (IMDb)
برتری در باکس آفیس موجو
برتری در راتن تومیتوز
برتری در متاکریتیک
برتری اولین تجربه کارگردانی والی فیستر فیلمبردار قدیمی هالیوود می باشد که از ستارگانی چون جانی دپ و مورگان فریمن و ربکا هال و کیت مارا و کیلین مورفی استفاده کرده است.
همچنین کریستوفر نولان و اما توماس هم از تهیه کنندگان اجرایی این فیلم می باشند.
wiki: برتری (فیلم ۲۰۱۴)
نقل قول ها
برتری (فیلم ۲۰۱۴). برتری (فیلم ۲۰۱۴) (به انگلیسی: Transcendence) فیلمی در ژانر فیلم علمی–تخیلی و مهیج و آمریکایی می باشد که در سال ۲۰۱۴ اکران شد.
•
•
wikiquote: برتری_(فیلم_۲۰۱۴)
جدول کلمات
مزیت
پیشنهاد کاربران
استیلا، اولویت، براعت، ترجیح، تفضل، تفوق، تقدم، رجحان، سبق، فضل، فضیلت، مزیت، منت، تسلط، سلطه، چیرگی
برتری یا مزیت کازینو ( Casino Advantage ) :[اصطلاح کازینو]برتری ریاضی ای که کازینو نسبت به بازیکنان دارد که به حاشیه سود میزبان معروف است.
کلمات دیگر: