کلمه جو
صفحه اصلی

دژپیه

فارسی به انگلیسی

ganglion, gland


ganglion, knurl


ganglion, gland, knurl

فارسی به عربی

عقدة

مترادف و متضاد

knot (اسم)
خفت، عقد، منگوله، گره، عقده، مشکل، غده، برکمدگی، دژپیه، چیز سفت یا غلنبه، گره دریایی

parenchyma (اسم)
دژپیه، جرم اصلی، مغز غده، بافت اصلی

فرهنگ فارسی

( اسم ) غدهای بزرگ زیر پوست یا ضمن مخاطهای بدن بر آید . دشپل دشپیل .

فرهنگ معین

( ~. یِ ) (اِمر. ) غده های زیرپوستی .

لغت نامه دهخدا

دژپیه. [ دُ ] ( اِ مرکب ) دژپه و غدد. ( از برهان ). غده ای بزرگ که زیر پوست یا ضمن مخاطهای بدن برآید. دژبه. ( برهان ). دژپیهه. دشبل. دسپیل.

فرهنگ عمید

غدۀ سفت و سختی که زیر پوست بدن پیدا شود، دشپل، دشپیل.


کلمات دیگر: