کلمه جو
صفحه اصلی

برره

فرهنگ فارسی

نیکوکاران، صالحان، جمع بارئ
( اسم ) جمع : بار نیکو کاران صالحان .

فرهنگ معین

(بَ رَ رَ یا رِ ) (اِ. ) [ ع . بررة ] ، ج . بار، نیکوکاران ، صالحان .

لغت نامه دهخدا

( بررة ) بررة. [ ب َ رَ رَ ] ( ع اِ ) ج ِ بارّ بمعنی مهربان و بسیار خیر و فرمان بردار مادر و پدر. ( از منتهی الارب ) ( آنندراج ). نیکوکاران. ( غیاث اللغات ). رجوع به بار شود. نیکمردان. ( ترجمان علامه جرجانی ، ترتیب عادل ). نیکوان. ( یادداشت مؤلف ): امام البررة و قاتل الکفرة.
برره. [ ب َرْ، رَ ] ( ص مرکب ) ( از: بر + ره ) برراه. براه. آراسته و خوب. || ( اِ مرکب ) آراستگی و خوبی. ( انجمن آرا ) ( برهان ) ( آنندراج ). و رجوع به براه شود.

برره . [ ب َرْ، رَ ] (ص مرکب ) (از: بر + ره ) برراه . براه . آراسته و خوب . || (اِ مرکب ) آراستگی و خوبی . (انجمن آرا) (برهان ) (آنندراج ). و رجوع به براه شود.


بررة. [ ب َ رَ رَ ] (ع اِ) ج ِ بارّ بمعنی مهربان و بسیار خیر و فرمان بردار مادر و پدر. (از منتهی الارب ) (آنندراج ). نیکوکاران . (غیاث اللغات ). رجوع به بار شود. نیکمردان . (ترجمان علامه ٔ جرجانی ، ترتیب عادل ). نیکوان . (یادداشت مؤلف ): امام البررة و قاتل الکفرة.


فرهنگ عمید

بسیارخیّر.

دانشنامه عمومی

بَرَره روستایی خیالی و غیر واقعی است که نام آن اولین بار در مجموعهٔ تلویزیونی پاورچین مطرح شد. پس از محبوبیت و شهرت بسیار برنامه طنز پاورچین، مجموعهٰ دیگری در سال ۱۳۸۴ بنام شبهای برره ساخته شد که حوادث آن در محیط روستای برره اتفاق می افتد. کارگردان این مجموعه که از شبکه سوم سیمای جمهوری اسلامی ایران پخش شد، مهران مدیری است.
ابطحی، محمدعلی. زبان برره ای، وب نوشت «وب نوشت ها»، ۱۴ مهر ۱۳۸۴،
روستای برره به «پایین برره» و «بالا برره» تقسیم می شود. اهالی این دو در عین صمیمت نسبی و آشنایی، با هم چشم و هم چشمی، مشکلات و درگیری های بسیاری دارند و نماد آن شهر بزکوهی است.
مهم ترین محصول برره، نخود است که نقش مهمی در زندگی و آداب و رسوم مردم این روستا دارد. «نوچفْسْکو» نام غذای محلی برره است. این غذا شامل نخود پخته، سیب و شکر است و به شیوهٔ خاصی خورده می شود.از غذاهای دیگر برره می توان به «تخت حلقوف»، «خلنجون نخود»، «سوز سوز نخود»، «بیر بیر نخود» و «شام پسر سازون» اشاره کرد. برره یک ژاندارمری دارد که طغرل رئیس آنجاست.
رسم و رسوم، عادات، تکیه کلام ها و حتی ضرب المثل ها اهالی این روستای تخیلی رواج بسیاری بین مردم یافت و این روستای تخیلی احتمالاً نزد عامهٔ مردم ایران حتی مشهورتر از روستاهای واقعی است.

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی بَرَرَةٍ: نیکوکاران
ریشه کلمه:
برر (۳۲ بار)

«بَرَرَة» جمع «بارّ» (مثل طالب و طلبه) از مادّه «بَرّ» در اصل به معنای وسعت و گستردگی است; و لذا به صحراهای وسیع «بَرّ» (به فتح باء) گفته می شود، و از آنجا که افراد نیکوکار وجودی گسترده دارند، و برکات آنها به دیگران می رسد به آنها «بارّ» گفته شده است.


کلمات دیگر: