pianist
پیانیست
فارسی به انگلیسی
فرهنگ فارسی
پیانوزن، کسی که پیانومینوازد
( صفت ) نوازند. پیانو کسی که پیانو نوازد پیانو زن .
( صفت ) نوازند. پیانو کسی که پیانو نوازد پیانو زن .
فرهنگ معین
[ فر. ] (ص فا. ) نوازندة پیانو.
فرهنگ عمید
کسی که پیانو می نوازد، پیانوزن.
دانشنامه عمومی
پیانیست به معانی مختلفی به کار می رود:
پیانو به معنی کسی که پیانو می نوازد.
پیانیست (فیلم) فیلمی از رومن پولانسکی.
پیانو به معنی کسی که پیانو می نوازد.
پیانیست (فیلم) فیلمی از رومن پولانسکی.
wiki: پیانوی یهودی، ولادیسلاو اشپیلمان در دوران جنگ جهانی دوم در لهستان و اشغال این کشور توسط آلمان به قلم خودش ساخته شده است. وی در آن دوران آثار موسیقی شوپن را در ایستگاه رادیویی ورشو می نواخت.
در پایان اولین اکران فیلم در ورشو که ۳۵۰۰ نفر حضور داشته اند و رئیس جمهور و نخست وزیر لهستان هم در میان آنان بوده اند، به مدت ۲۰ دقیقه همه کف می زده اند.
رومن پولانسکی کارگردان فیلم بعد از |متهم شدن به تجاوز جنسی به یک دختر ۱۳ ساله و برای فرار از زندانی شدن، در سال ۱۹۷۸ از آمریکا خارج شد و از آن زمان تاکنون به آمریکا بازنگشته است. اسکار بهترین کارگردانی برای پیانیست را هریسون فورد از طرف او دریافت کرد و ۵ ماه بعد در فرانسه به وی تحویل داد.
آدرین برودی برای هر چه بهتر به تصویر کشیدن زندگی کسی که تمام داشته هایش را از دست داده، در عرض ۶ هفته نزدیک به ۱۴ کیلوگرم وزن کم کرده است. وی در طول مدت ساخت فیلم بسیاری از دارایی ها و اموال شخصی خودش (شامل آپارتمان شخصی و ماشینش) را رها کرده و خود را از خانواده و دوستانش جدا نموده بود همچنین در تمام قسمت هایی که آدرین برودی در حال نواختن پیانو می باشد، واقعاً خودش در حالِ نواختن آن قطعه است که البته صدای موسیقی مزبور با اجرای یک نوازندهٔ حرفه ای بر روی آن میکس شده است و فقط در جاهایی که کلوز آپ دست خالی نوازنده نشان داده می شود، توسط پیانیست مشهور لهستانی «یانوش اولینیچاک» نواخته شده است در واقع می توان گفت که قسمت شروعی قطعات شوپن توسط خود آدرین برودی نواخته شده است و وقتی قطعه در ادامه به قسمت های خیلی مشکل تر و تکنیکی تر از نظر نوازندگی می رسد توسط نوازنده مشهور لهستانی نواخته شده و در فیلم هم در این قسمت ها فقط دستان نوازنده نشان داده می شود. گفته می شود که آدرین برودی در کودکی پیانو را آموخته است ولی برای نواختن این قطعات شوپن ماه ها قبل از شروع فیلمبرداری این فیلم تمرینات پیانو خود را دوباره از سر گرفته است. .
رومن پولانسکی کارگردان این فیلم، از آن به عنوان مهم ترین فیلم خود یاد کرده است. وی در کودکی بمباران های ورشو توسط نازیها را تجربه کرده و مادرش را در همین بمباران ها از دست داده است.
آدرین برودی با دریافت جایزه اسکار در سن ۲۹ سالگی، رکورد جوان ترین بازیگری که جایزهٔ نقش اول مرد را گرفته، شکست؛ او جایزه فوق را به اشپیلمان تقدیم کرد.
داستان این فیلم در واقع برگرفته از داستان زندگی ولادیسلاو اشپیلمان یکی از بهترین نوازندگان اسبق پیانو در لهستان (دارای لقب ویرتوز) و در زمان واقعه تلخ هولوکاست در شهر ورشو می باشد. اشپیلمان داستان زندگی خود را طی سال های جنگ جهانی دوم به صورت یک کتاب می نویسد و چاپ می کند که این فیلم هم برگرفته از همین کتاب بوده و ریشه در حقیقت دارد. در سایت رسمی ای ام دی بی که یکی از معتبرترین سایت ها در زمینه هنر سینما است گفته شده که این فیلم یک بازسازی بسیار نزدیک از داستان کتاب اشپیلمن است و تمامی اتفاقات در فیلم تقریباً با اندکی بزرگنمایی از این کتاب برگرفته شده است.خلاصهٔ داستان :خانواده اشپیلمن خانواده خوشبختی بودند و در آغاز جنگ در امنیت بودند. واکنش اولیه آن ها این بود: ما هیچ جا نمی رویم. حلقه نازیها روز به روز تنگ تر می شد ولی با این حال خانواده او از گزارش های مربوط به اعلام جنگ انگلستان و فرانسه علیه آلمان دلگرم می شدند و امیدوار بودند نازی ها به زودی عقب رانده می شوند و زندگی به حالت عادی بر می گردد. اما چنین اتفاقی نمی افتد. یهودیان شهر مجبور به تسلیم دارایی هایشان و نقل مکان به منطقه ای که با دیوارهای آجری از بقیه شهر جدا شده می گردند. یک نیروی پلیس یهود (که برای اجرای قوانین نازی ها فعالیت می کردند) به اشپیلمن پستی در این نیرو پیشنهاد می کند، اما او امتناع می کند، اما همان افسر پلیس با خارج کردن اشپیلمن از صف قطار او را از مرگ نجات می دهد.سپس فیلم داستانی بلند و باورنکردنی از چگونگی نجات اشپیلمن از جنگ با پنهان شدن در ورشو و کمک نیروی مقاومت لهستان روایت می کند. در طول فیلم چندین بار می شنویم که اشپیلمن به دیگران اطمینان می دهد که همه چیز به حالت اول بازمی گردد، این ایمان و عقیده او بر پایه اطلاعات یا خوش بینی او نیست، بلکه این اعتقاد از عشق او به موسیقی سرچشمه می گیرد و در تمام صحنه های فیلم مشهود است.
در پایان اولین اکران فیلم در ورشو که ۳۵۰۰ نفر حضور داشته اند و رئیس جمهور و نخست وزیر لهستان هم در میان آنان بوده اند، به مدت ۲۰ دقیقه همه کف می زده اند.
رومن پولانسکی کارگردان فیلم بعد از |متهم شدن به تجاوز جنسی به یک دختر ۱۳ ساله و برای فرار از زندانی شدن، در سال ۱۹۷۸ از آمریکا خارج شد و از آن زمان تاکنون به آمریکا بازنگشته است. اسکار بهترین کارگردانی برای پیانیست را هریسون فورد از طرف او دریافت کرد و ۵ ماه بعد در فرانسه به وی تحویل داد.
آدرین برودی برای هر چه بهتر به تصویر کشیدن زندگی کسی که تمام داشته هایش را از دست داده، در عرض ۶ هفته نزدیک به ۱۴ کیلوگرم وزن کم کرده است. وی در طول مدت ساخت فیلم بسیاری از دارایی ها و اموال شخصی خودش (شامل آپارتمان شخصی و ماشینش) را رها کرده و خود را از خانواده و دوستانش جدا نموده بود همچنین در تمام قسمت هایی که آدرین برودی در حال نواختن پیانو می باشد، واقعاً خودش در حالِ نواختن آن قطعه است که البته صدای موسیقی مزبور با اجرای یک نوازندهٔ حرفه ای بر روی آن میکس شده است و فقط در جاهایی که کلوز آپ دست خالی نوازنده نشان داده می شود، توسط پیانیست مشهور لهستانی «یانوش اولینیچاک» نواخته شده است در واقع می توان گفت که قسمت شروعی قطعات شوپن توسط خود آدرین برودی نواخته شده است و وقتی قطعه در ادامه به قسمت های خیلی مشکل تر و تکنیکی تر از نظر نوازندگی می رسد توسط نوازنده مشهور لهستانی نواخته شده و در فیلم هم در این قسمت ها فقط دستان نوازنده نشان داده می شود. گفته می شود که آدرین برودی در کودکی پیانو را آموخته است ولی برای نواختن این قطعات شوپن ماه ها قبل از شروع فیلمبرداری این فیلم تمرینات پیانو خود را دوباره از سر گرفته است. .
رومن پولانسکی کارگردان این فیلم، از آن به عنوان مهم ترین فیلم خود یاد کرده است. وی در کودکی بمباران های ورشو توسط نازیها را تجربه کرده و مادرش را در همین بمباران ها از دست داده است.
آدرین برودی با دریافت جایزه اسکار در سن ۲۹ سالگی، رکورد جوان ترین بازیگری که جایزهٔ نقش اول مرد را گرفته، شکست؛ او جایزه فوق را به اشپیلمان تقدیم کرد.
داستان این فیلم در واقع برگرفته از داستان زندگی ولادیسلاو اشپیلمان یکی از بهترین نوازندگان اسبق پیانو در لهستان (دارای لقب ویرتوز) و در زمان واقعه تلخ هولوکاست در شهر ورشو می باشد. اشپیلمان داستان زندگی خود را طی سال های جنگ جهانی دوم به صورت یک کتاب می نویسد و چاپ می کند که این فیلم هم برگرفته از همین کتاب بوده و ریشه در حقیقت دارد. در سایت رسمی ای ام دی بی که یکی از معتبرترین سایت ها در زمینه هنر سینما است گفته شده که این فیلم یک بازسازی بسیار نزدیک از داستان کتاب اشپیلمن است و تمامی اتفاقات در فیلم تقریباً با اندکی بزرگنمایی از این کتاب برگرفته شده است.خلاصهٔ داستان :خانواده اشپیلمن خانواده خوشبختی بودند و در آغاز جنگ در امنیت بودند. واکنش اولیه آن ها این بود: ما هیچ جا نمی رویم. حلقه نازیها روز به روز تنگ تر می شد ولی با این حال خانواده او از گزارش های مربوط به اعلام جنگ انگلستان و فرانسه علیه آلمان دلگرم می شدند و امیدوار بودند نازی ها به زودی عقب رانده می شوند و زندگی به حالت عادی بر می گردد. اما چنین اتفاقی نمی افتد. یهودیان شهر مجبور به تسلیم دارایی هایشان و نقل مکان به منطقه ای که با دیوارهای آجری از بقیه شهر جدا شده می گردند. یک نیروی پلیس یهود (که برای اجرای قوانین نازی ها فعالیت می کردند) به اشپیلمن پستی در این نیرو پیشنهاد می کند، اما او امتناع می کند، اما همان افسر پلیس با خارج کردن اشپیلمن از صف قطار او را از مرگ نجات می دهد.سپس فیلم داستانی بلند و باورنکردنی از چگونگی نجات اشپیلمن از جنگ با پنهان شدن در ورشو و کمک نیروی مقاومت لهستان روایت می کند. در طول فیلم چندین بار می شنویم که اشپیلمن به دیگران اطمینان می دهد که همه چیز به حالت اول بازمی گردد، این ایمان و عقیده او بر پایه اطلاعات یا خوش بینی او نیست، بلکه این اعتقاد از عشق او به موسیقی سرچشمه می گیرد و در تمام صحنه های فیلم مشهود است.
wiki: پیانیست (فیلم)
کلمات دیگر: