کلمه جو
صفحه اصلی

پیش فنگ

فارسی به انگلیسی

present arms, present arms!

Present arms!


مترادف و متضاد

present arms (اسم)
پیش فنگ

shoulder board (اسم)
پیش فنگ

فرهنگ فارسی

( اسم )عملی است که سربازان با تفنگ انجام دهند بدین طریق:نخست تفنگ عمودی بر زمین و مماس با پای راست قرار دارد با یک حرکت تفنگ را با دست راست از زمین بلند کنند و در هوا بچرخانند و پاشن. آنرا در کف دست چپ گذارندو با حرکت دیگر دست راست را بجای خود برند.

فرهنگ معین

(فَ ) (اِمر. ) عملی است که سربازان با تفنگ انجام دهند بدین طریق : نخست تفنگ عمودی به زمین و مماس با پای راست قرار دارد با یک حرکت تفنگ را با دست راست از زمین بلند کنند و در هوا بچرخانند و پاشنة آن را در کف دست چپ گذارند و با حرکت دیگر دست راست را به جای خو

(فَ) (اِمر.) عملی است که سربازان با تفنگ انجام دهند بدین طریق : نخست تفنگ عمودی به زمین و مماس با پای راست قرار دارد با یک حرکت تفنگ را با دست راست از زمین بلند کنند و در هوا بچرخانند و پاشنة آن را در کف دست چپ گذارند و با حرکت دیگر دست راست را به جای خود برند.


لغت نامه دهخدا

پیش فنگ. [ ف َ ] ( اِ مرکب ) در مشق سربازان بجلوی روآوردن تفنگ بطور عمودی. تفنگ راست ایستانیده را از جانب راست بدن با دو حرکت مقابل صورت آوردن. تفنگ مماس با جانب راست بدن را با حرکتی اندکی ببالا سپس با حرکتی دیگر بپیش روی آوردن. روبروی صورت و موازی قامت آوردن تفنگی که مماس پهلوی راست است با دو حرکت.

فرهنگ عمید

سلام نظامی و ادای احترام از طرف سرباز نسبت به افسر که با حرکت دادن تفنگ و نگه داشتن آن در پیش روی خود و به حالت خبردار صورت می گیرد.


کلمات دیگر: