کلمه جو
صفحه اصلی

سوارنظام

فرهنگ فارسی

صنفی از قشون که افراد آن سوار اسب و جز آن باشند مقابل پیاده نظام .

فرهنگ معین

( ~ . نِ ) [ ع - فا. ] (اِ. ) بخشی از قشون که افراد آن سوار بر اسب بودند.

فرهنگ عمید

= سواره نظام

سواره‌نظام#NAME?



کلمات دیگر: