کلمه جو
صفحه اصلی

ریگستان

فارسی به انگلیسی

sandy region

فرهنگ فارسی

ریگزار
نام محلی بوده که بخارا از یکسو بدان محدود بوده است .

لغت نامه دهخدا

ریگستان. [ گ ِ ] ( اِ مرکب ) ریگزار. ( ناظم الاطباء ). ریگ. جای ریگ ناک. ریگ بوم. رمل. ( یادداشت مؤلف ) : روی در آن ریگستان آوردم و روان شدم. ( انیس الطالبین ص 217 ). رجوع به ریگزار شود.

ریگستان. [ گ ِ ] ( اِخ ) نام محلی بوده که بخارا از یک سو بدان محدود بوده است. رجوع به احوال و اشعاررودکی ج 1 ص 60، 89، 93، 96، 99 و 285 شود.

ریگستان . [ گ ِ ] (اِ مرکب ) ریگزار. (ناظم الاطباء). ریگ . جای ریگ ناک . ریگ بوم . رمل . (یادداشت مؤلف ) : روی در آن ریگستان آوردم و روان شدم . (انیس الطالبین ص 217). رجوع به ریگزار شود.


ریگستان . [ گ ِ ] (اِخ ) نام محلی بوده که بخارا از یک سو بدان محدود بوده است . رجوع به احوال و اشعاررودکی ج 1 ص 60، 89، 93، 96، 99 و 285 شود.


فرهنگ عمید

= ریگزار

ریگزار#NAME?


دانشنامه عمومی

مختصات: ۳۹°۳۹′۱۷″ شمالی ۶۶°۵۸′۳۲″ شرقی / ۳۹٫۶۵۴۷۲°شمالی ۶۶٫۹۷۵۵۶°شرقی / 39.65472; 66.97556
ریگستان نام مجموعه ای تاریخی در ازبکستان است که در بخش مرکزی شهر سمرقند قدیم (پایتخت تیموریان) قرار داشته.
ریشه نام اشاره به رودخانه ای دارد که در زمانی نه چندان دور از ساخت بنا، می خشکد و تنها ریگ های آن بجا می ماند. این بنا در طی سده های مختلف آسیب های فراوانی دیده بود که با بازسازی های انجام گرفته در زمان شوروی سابق، به حالت نخستین بازگشت. دو مناره این بنا هم اکنون خم زیادی برداشته است که آن را به برج پیزای سمرقند معروف کرده است.
هم اکنون هر ساله در این میدان جشنواره ترانه های خاوری برگزار می شود. اما در راستای سیاست های ازبک سازی دولت ازبکستان، مردم بومی خود شهر که تاجیک و فارسی زبان هستند از شرکت در این جشنواره محروم اند.


کلمات دیگر: